تاریخچه ی سازمان امداد و نجات
آشنایی با سوابق و فعالیتهای سازمان امداد و نجات
در خرداد ماه 1302 با وقوع زلزله ای در شرق خراسان و زلزله ای دیگر به فاصله 3 ماه بعد در سیرجان و کرمان و همچنین جاری شدن سیلاب های گسترده در همان سال در استانهای گیلان , مازندران , آذربایجان شرقی و اصفهان زندگی بسیاری از هموطنان به مخاطره افتاد وباعث تلفات و خسارات بسیاری گردید . در این سوانح برای اولین بار نیروهای ارتش بعنوان عوامل حکومتی و با استفاده از نیرو و امکانات موجود به کمک آسیب دیدگان شتافتند و اولین استمداد ملی برای کمک به آسیب دیدگان در سطح کشور انجام گردید . این استمداد جرقه ای برای سازماندهی تشکیلاتی جمعیت شیر و خورشید سرخ بود. اولین جلسه این جمعیت تحت عنوان جمعیت شیرو خورشید سرخ در ششم مرداد مصادف با عید غدیر سال 1302 در عمارت گلستان تشکیل شد . در ابتدا فعالیتهای امدادی بعنوان یک فعالیت جنبی و در سایه خدمات درمانی که بیشتر مورد نیاز جامعه بود ، قرار گرفت . در آن هنگام بیشترین عوامل امدادی جمعیت نیروهای داوطلب یا دانش آموزان عضو سازمان جوانان بودند . اولین آئین نامه خدمات امدادی در سال 1347 به تصویب هیئت مرکزی جمعیت رسید . بموجب این آئین نامه مسئولیت ارائه خدمات امدادی درمانی به آسیب دیدگان جنگ و همچنین ارائه خدمات امدادی به آسیب دیدگان سوانح و سوانح طبیعی در زمان صلح بعهده جمعیت محول گردیده بود . اولین تشکیلات رسمی امداد بصورت منظم با استخدام نیروهای تمام وقت جهت ادارات سازمان مرکزی امداد کل و زیر نظر هیئت کمک به آسیب دیدگان که در واقع نقش سازمان امدادی ملی کشور را ایفا میکرد در سال 1350 آغاز بکار کرد .
مقدمه
هنر ایران درختی کهن است که ریشه در ژرفای خاک کویر و شاخه تا بلندی البرز و سایه بر سر مردمی دارد که پیوند خود با او نه بریده و نه کاسته اند .مردمی که با هنر به دنیا آمده و در کنار آن زندگی می کنند . چاپ پارچه تجسمی زنده از فرهنگ و هنر این سرزمین دارد .
در ادوار مختلف تاریخ و نشانه های فرهنگ عمیق و پر قدرتی است که نه تنها در مقابل هجوم اقوام مختلف مقاومت کرده ، بلکه توانسته فرهنگهای تحمیلی بیگانه را در خود حل نموده و به آن سیمایی ایرانی ببخشد .
براستی مردم ایران دربارة هنر چه میدانند جز اینکه به حضور دائم آن در کنار خود عادت کرده اند و چگونه میتوان برای مردم در مورد مسئله ای که که به آن آشنا هستند صحبت کرد .
برای تحقیقاتی که به ما داده شده بود به مراکز گوناگونی رفتیم تا بتوانیم قسمتی از هنری که شاید که فقط با اسم آن آشنا هستیم شناختی کامل ، که نه شناختی سطحی داشته باشیم زیرا صنایع دستی این مرز و بوم دارای تنوع و ظرافتهای بسیار است که ما در پیچ و خم ظرافتهای آن به دنبال یافتن ناشناخته های این هنر زیبا میباشیم تا گوشه ای از تمدن ایران باستان را تداعی کنیم .
امید است با این کار یا بنیانگذاران این هنر را زنده نگهداریم و برای ماندگاری این صنایع در فرهنگ ایران تلاش کنیم .
سنگ نبشته یا سنگ نوشته، یا کتیبه، تخته سنگ، کاشیکاری یا سطح دیگری است که معمولاً واقعهای تاریخی بر روی آن کندهکاری یا نوشته شده باشد. معمولاً کتیبه بهنوشتهای اطلاق میشود که بر روی سنگ، در حاشیه سردر ساختمانها؛ یا گوشههای پارچههای خاص نظیر پرده، سفره، و بیرق؛ و یا بر صفحههای کتاب نگارش مییابد[۱].
صفحهای از نسخهای از کلیله و دمنه بتاریخ ۱۴۲۹ میلادی از هرات.کَلیله و دِمنه کتابیاست از اصل هندی که در دوران ساسانی به فارسی میانه ترجمه شد. کلیله و دمنه کتابی پندآمیز است که در آن حکایتهای گوناگون (بیشتر از زبان حیوانات) نقل شدهاست. نام آن از نام دو شغال با نامهای کلیله و دمنه گرفته شدهاست. بخش بزرگی از کتاب اختصاص به داستان این دو شغال دارد.
مجتبی مینوی درباره این کتاب می گوید: کتاب کلیله و دمنه از جمله آن مجموعههای دانش و حکمت است که مردمان خردمند قدیم گردآوردند و «بهرگونه زبان» نوشتند و از برای فرزندان خویش به میراث گذاشتند و در اعصار و قرون متمادی گرامی میداشتند، میخواندند و از آن حکمت عملی و آداب زندگی و زبان می آموختند.
ادامه مطلب ...
نقصهایی اساسی که برای زبان فارسی شمردهاند به شرح زیراست (راثی ساربانقلی، 1384):
● عدم اعراب گذاری: به عنوان مثال کلمات (مَلَک، مِلک، مَلِک، مُلک) همه به یک شکل نوشته می شوند.
● وجود چند علامت برای یک حرف: مانند (ز، ذ، ظ، ض)
● استفاده از یک علامت برای چند حرف: مانند "و" که پنج مورد نوشتن دارد یکی برای بیان ضمه در کلمات "خوش" و "تو". دیگر بیان مصوت ممدود یا "واو ماقبل مضموم" مانند "شور" و "او". سوم بیان حرف صامت "واو" در کلماتی چون "آواز" و "والی" و "عفو" . چهارم بیان حرف مصوت مرکبی که در کلمات "نو" و "جوشن" و مانند آنهاست. پنجم حرفی که در زبان کنونی خوانده نمیشود مانند "واو معدوله" در کلمات "خواهر" و "خواستن" و "واو" در کلمه "عمرو"[27]
● حرفهایی که در نوشتار حذف می شوند: مانند "الف" در کلمات "اسمعیل" و "الله"
● نقطه گذاری: نقطههایی متعدد در بالا و پائین حرف که هم سبب دشواری و هم موجب اشتباه در خواندن میشود. اهمیت بیش از حد نقطه درخط فارسی هنگام تشخیص نوری کاراکترها تولید اشکال اساسی میکند. به عنوان مثال کلمات زیر را در نظر بگیرید که با یک یا چند نقطه عوض میشوند (بُر، بَر، پُر، پَر، تَر، پُز، پَز، بُز، تِز). - از راست به چپ نوشته شدن: برای این مورد دلایل مختلفی ذکر شده است از جمله عدم هماهنگی و ایجاد مشکل در نوشتن متون ریاضی و شیمی و نتهای موسیقی و دستورات شطرنج و این که خط تصویری یعنی علائم گرافیکی که در کل جهان استفاده میشود مانند علائم راهنمائی و رانندگی تماماً از چپ خوانده میشوند.
● پیوسته نویسی و جدا نویسی: مانند تنوع استفاده از ‹می› چسبان و غیر چسبان و یا تنوع نحوه به کار بردن «علامتهای جمع ‹ها، ان، جات› ، هم، هیچ، که، (ضمایر شخصی متصل مان، تان، شان)، شناسی، را، چه، چون، تر، ترین، بی (پیشوند نفی)، به، ای (نشانه ندا)، آن و این» در کلمات به صورت پیوسته و یا جدا گانه: (آنچه ، آن چه)؛ (همچنانکه، همچنانکه) ؛ (جنابعالی، جنابعالی)؛ (هیچکس، هیچکس)؛ (میتواند، میتواند)؛ (آن ها، آنها) در این مورد کلماتی که پیشوند و یا پسوند دارند نیز در شکلهای مختلف نوشته میشوند. برخی از کلمات در دو شکل متصلنویسی و منفصلنویسی به دو شکل مختلف ظاهر میشوند، مانند «علاقمند و علاقهمند؛ اندیشمند و اندیشهمند».