تحقیق مقاله مطلب

در مورد دانشنامه فارسی - نت سرا

تحقیق مقاله مطلب

در مورد دانشنامه فارسی - نت سرا

تاریخ تحول موسیقی

موسیقی چنان که گذشت فن ترکیب اصوات و بیان احساسات توسط صوتها است . به گفته «موزارت» موسقی بیان خوشایند زندگی و به زغم «بولیوز» موسیقی شاعرانه ترین ، ارزنده ترین، نیرومندترین و اندارترین هنرهاست و باید آزادترین آنها هم باشد. به موجب داستانهای دین یونان «آپولن» خدای موسیقی با نه فرشته خود در کوه «پارناس» زندگی می کرد و این فرشتگان را «موز» می گفتند و موسیقی از نام آنها اشتقاق یافته است.
در تاریخ تحول موسیقی از باستان تحول موسیقی از باستان تا امروز، نخست موسیقی نزد ملل باستانی ، سومری، آکادی، ایلامی، مصری، یونانی و لاتینی را بررسی می کنیم:
بر اثر کاورش هایی که در اواخر قرن نوزدهم در گورستان «اور» که تاریخ بنیاد آن به سی قرن قبل از میلاد می رسد به عمل امده ریشه اصلی موسیقی آسیایی تا حدی روشن گردیده است.
از سومر قدیم دو ستوان که بر آن آهنگ موسیقی حک شده به دست آمده است. از خزانه های اور اسباب موسیقی بادی کشف شده، که می توان عمده نغمه های متداول امروز را از آن استخراج نمود. این آلت متعلق به 1800 قمری پیش از میلاد است. بر اثر تتبعات دقیق و به اتکاء تصاویر و نقش و نگارهای موجود، موسیقی سومر شامل: سرود، شکوائیه و مرثیه بوده. از جمله نوحه بر ویرانی «نیپور که شش آهنگ داشه و با طبل و لیر اجرا می شده است و این تغنی با اسباب به دوران «گودآ» (2400 قمری پیش از میلاد) ارتباط می یابد.
پزشکان کلده پیش از عمل، آهنگی مقدس می سرودند و در وراء این موسیقی دینی، دربار از موسیقی خاصی بهره مند می شد و نوازندگان را آلتی شبیه «لیر» که پنج وتر داشته استفاده می کردند.


رقص هم به طور قطع رواج داشته است و اثار باقی مانده گورستان شاهی متعلق به 2700 قمری پیش از میلاد این مدعا را به اثبات می رساند. آلات موسیقی آن عصر زهی و باید و ضربی بوه، یک نوع نی مضاعف نقره نیز که دارای چهار سوارخ است از این قبرستان (مربوطب ه 27090 تا 3200 قمری پیش از میلاد) به دست آمده است. فلوتی با لوله، فقی و هفت سوراخی متعلق به (2000 قمری پیش از میلاد) هم از همانجا کشف شده است.
اشعار مقدسی درباره «استار» مربوط به قرن 6 و 7 و حجاری شیپوری به طول پنجاه تا شصت سانتیمتر از قرن 8 ق. م در دست است.
از مقبره ملکه «شوهد» نقش چنگی به طول یک متر و دارای یازده وتر به دست آمده است و نشان می دهد نوازندگان او هنگامی که ملکه خودکشی می کرده یا به میل خود سم می خورده می نواخته اند. این آلت شبیه چنگی دیگر است که بر اثر حفاری سال 1809 در «لاگاش» کشف شده متعلق به 2400 ق. م است. از آن عصر عودی طلایی با یک وتر و عود نقره و چنگی که با این دو آلت همراهی می کرده است و متعلق به 2700 ق. م است، به دست امده است.
نوازندگان که در حدود 680 ق. م در رکاب شاهان ایلام بوده، چنگی 13 وتری داشته اند. چنگی نیز 21 و 22 وتری وسه گوشه در «سوز» متعلق به 1900 تا 2000 ق. م پیدا شده است.
چدر بابل به سال 1600 و در نیپور به سال 1900 ق. م عودهایی با 2 تا 3 سیم به دست آمده. در آن دوران شرقی ها از «سمبال» و «تمپال» و طبل مخصوصاً بالگ که شبیه صندوق بزرگی بوده است استفاده می کرده اند و همه این سازها با یکدگیر به صورت جمعی به کار می رفته است. در «بریتیش میوزیوم» لندن نقشی از ایلام قدیم وجود دارد که به موجب آن ده نوازنده و پانزده خاننده با کمک چنگ و نی مضاعف  طبل (متعلق به 689 ق. م) هنرنمایی می کنند همچنین در نقشی دیگر نوازنده عود دیده می شود. در حدود 2500 ق. م بابل بر سومر غلبه کرد ولی از لحاظ هنر مغلوب این قوم شد و خود نیز در حوالی قرن 14 از «آسور» شکست خورد.
به موجب منابع مصری، سومریها در حدود قرن 19 ق. م با آن کشور ارتباط یافتند و با ملل دریایی یا «مردان دریا» نیز آشنا شدند و در نتیجه آلات موسیقی و آداب موسیقیدانی آنان از دریای اژه و آدریاتیک گذشت و به رم رسید و به این ترتیب دنیای کهن از هنر سومریان برخوردار شد و هر کشوری برای مقصدی از رواج موسیقی استقبال کرد. چون موسیقی رکن اصلی مراسم دین است بعضی ملل در اجرای آهنگاهی مذهبی و یا جشن ها و تشریفات درباری از آن استفاده می کردند. مثلا مراسم مربوط به «میترا» که از ایران به خاور نزدیک وغرب رخنه نمود، با موسیقی توأم و نفوذ سومر در همه جا جلوه گر بود. حتی اگر گام منسوب به فیثاغورث هفت نت داشته، بدان جهت است که منجمان کلده به یونانیها وجود و خواص هفت ستاره را آموخته اند... مصریان قدیم به اتکاء افکار دینی خود و اعتقاد به زندگی بعد از مرگ و تصور به تساوی بین حیات و ممات، منابعی سرشار درباره موسیقی به یادگار گذارده اند. اینک در حدود پنجاه فلوت از عهد باستان مصر باقی مانده است.
این قوم به فواصل موسیقی آشنا بوده، وزن را از کوفتن دو دست به هم استخراج می کرده اند. سرودهای دینی به وسیله فرعون و دیگران با اشعاری سه یا چهار بندی خوانده می شد. فرعون می ایستاده یا به زانو در می آمده، دست خود را بلند می نموده است. قدیمی ترین سرود که به دست ما رسیده از Amon-Ra است. که نقاشان نخستین هرم «ساکاراه» با خط میخی جریان آن را بر دیوار ترسیم کرده اند و در آن «هاها یا ای ای» نی به کار می رفته است.
رقص در مصر ظاهرا قدیمی تر است. زیرا مجسه زنی رقاص که تقریبا به پنج هزار سال قبل از میلاد می رسد، موود می باشد و در جدار دیوار هرمی، مطالبی بدین شرح نگاشته شده است:
«این است رقص که از طلا گرفته شده» یا «رقص تکان دادن» و یا «رقص اسرار ولادت»
در مصر، موسیقی نظامی برای راه پیمایی منظم سربازان بوده است. در این کشور باستانی نقشی روشن از چنگ زدن دو زن رقاص و فلوت نواز و سیتار زن موجود است. نی هایی به طول 25 تا 55 و گاهی 91 تا 96 سانتیمتر که بعدا به نام «بنی حسن» معروف شده، و بعضی از چوب وبرخی از برنز و متعلق به 4000 ق. م است به دست آمده همچنین نی مضاعف و طبلی به طول 54 سانتی متر مربوط به 1200 ق. م کشف شده است.
چنگ نیز به منزله ساز ملی مصریان است و انواع مختلفی دارد که نوع کوچک آن 3 یا 4 وتری به وسیله چوبی روی دوش نوازنده قرار می گرفته است و بزرگتر آن دارای 8 تا 20 سیم بوده که باید ان را ایستاده نواخت. چنگ متداول مصر که از حدود 3300 تا 1600 ق. م رواج داشته، چند وتری بوده، نوازنده می نشسته و می نواخته است. سی تار نیز که دارای پنج تا هجده وتر بوده، در حدود 2000 ق. م به مصر وارد و متداول شده است. عود 3 یا 4 وتری هم در نقش ها دیده شده است. همچنین انواع آلات موسیقی دیگر رواج داشته از جمله نوعی «کاستاگنت» و «مائینیت» مخصوص زنان رقاصه و نیز اقسام طبل که برای مارش و رقص به کار می رفته است...
ارکستر مصری از نی زن، چنگ نواز،خواننده ودست افشان تشکیل می شده، گاهی دو یا سه چنگ زن و عده زیادی نی زن شرکت می کرده اند. دسته ای که متعلق به 2600 ق. م است از هشت نی نواز و یک کف زن به وجود آمده است.
از قرون دو و سه ق. م یک نوع «ارگ» ابتدایی که از یونان به مصر وارد شده بود و نه لوله داشت و در محافلی که فرعون حضور داشته، به کارمی رفته است، موجو است.
«هرودت» از نوازندگانی که در قایق نشسته، در مسیر نیل می نواخته اند، یاد می کند. در جشنهای مربوط به «ازیریس» نیز موسیقی رواج کامل داشته است.
تمدن و هنر مصری در کرت، سیکلاد و اتروسک نفوذ یافته، یونانیها از ا متاثر شده اند.
عبرانیان نیز به موجب منبع: سومری، کلدانی، هیتیت، فنیقی و مصری و تورات از موسیقی بهره وافی داشته اند. در کتاب مقدس قطعات منظور وجود دارد. موسیقی قدیم عبری، سرودهای جنگی، شکوائیه و مرثیه است که با دو نی همراهی می شده است.
طبق نصوص کتاب «سفر تکوین» نزد عبرانیان اسباب های بادی از خاندان فلوت و نی مضافع رایج بوده است و در عصر اسمعیل قرن 12 ق. م «هلیل» یا نی ساده به کار می رفته. «شوفاژ» یک نوع شاخ بوده، برای فراخواندن دسته ها استعمال می شده «هاسوسرت» که با نقره ساخته می شده، یک نوع شیپور راست بوده به تعداد زیاد در مراسم نظامی رواج داشته است در تورات از «نبل» و «هینور» دو آلت سیمی بوده یاد شده . لیر که 6 تا 11 وتر داشته «سیتار» «سامبوگ» با 7 وتر، نبل با 10 وتر «پسالتریون» سه گوشه با 24 وتر، چنگ با ده وتر(که با انگشت یا مضراب می زده اند) «گینور» با 8 وتر همه نزد قوم اسرائیل رواج داشته است.
سکه ای مربوط به دو قرن قبل از میلاد به دست آمده که لیری را با سه وتر نشان می دهد و شباهتی به لیر چهار وتری متعلق به 2000 ق. م آسوری ها دارد.
یهودیان در تمام اعیاد از انوع طبل استفاده می کرده اند.
سرودهای عبری در یوانان اثر گذارده و بعد در عالم عیسویّت نفوذ کرد که شوائیه های های کلیسای کاتولیک قدیم مظهری از آن به شمار می آید...
در یونان قدیم بر اثر تتبعاتی که به عمل آمده، کانون موثر هنری متعلق به هزار سال قبل از هومر آشکار شده است. به طوری که می دانیم دراواخر هزاره سو ق. م کرت مرکز تمدنی در خشان بوده است وداستان در (جزیره صد شهر) عظمت فرهنگ و هنر این منطقه معمور جهان را به خوبی نشان می دهد.
یونانیان درعصر باستان هز هنر موسیقی «تراس- تسالی» ک همظهر کامل آن اورفی و لیراوا است (متعلق به قرون 13 و 14 ق. م) و آسیای وسطی که با نام اولیمپوس (در حدود 700 ق. م) ارتباط می ایبد، بهره وافی برده است. بین این دو عهد یا در حدود قرن 9 ق. م اشعار هومر با آهنگی خاص رایج و با لیر مربوط می شود و یک قرن بعد هسیود این ارتباط را آشکار می سازد...
موسیقی تاریخی یونان به اولیمپوس و 776 ق. م اتصال می یابد. نخستین موسیقی دان تاریخی یونان «لسبین ترپاندر» است که اشعاری شبیه گفته های هومر ساخته و با سیترا درعهد کارتنن اسپارت خوانده است. پس از او آرشیلوک و سپس کونوس قرن 7 ق. م که اسباب بادی الس را اختراع کرده دراین راه می کوشند. سرانجام پس از اجتماع ژیمنوپدی در اسپارت که نمایندگان شهرهای یونان گرد آمدند بازیهای جالب فیتیک در دلف به جریان افتادو جنبه هنری یافت و هنرمندان خاصی موسیقی دانا عرصه ای برای خودنمایی یافتند و الس در جشن دیونی سوس به کار رفت و در جشنهای 582 ق. م فیتیک نقش مهمی ایفا رکد و از آن پس سیتار و الوس مجتمعا رواج یافتند و برای ربط شعر و موسیقی و استفاده از ادب و نغمه کوشش خاص مبذول شد. پندار بعد از سیمونید اُدها را گاشت اشیل تراژدی را که کاملا با موسیقی به حالت وقفه افتاد و با آنکه پس از تسخیر یونان بویسله رم موسیقی یونان حتی در خاواده های رمی نفوذی عجیب یافت بین موسیقی قرن 5 زمان افلاطون و یا قرن 4 ق. م زمان ارسطو با موسیقی که رم را مسخر ساخته بود، تفاوت بسیار وجود داشت...
قدیمترین نوم که برای آپولن سروده شده در هفت بن است که با سیترا اجرا می شده است. در یونان قدیم پندار برای: اد- اشیل- سوفکل اری پید برای: تراژدی، آریستوفان برای: کمدی- آلسه ، سافو، آلکمان،  آناکرئون و تئوکریت برای افکار عاشقانه و مدح و وصف و سرود مانند سرود ملاحان یا سلسما کوشیده شایان ذکرند. در موسیقی یونانی صدای انسانی که از بم به زیر می رفت نقشی مهم داشت. والس (یک نوع فلوت استوانه ای که دارای چهار سوراخ بود) و سیتار و لیر با انواع مختلف:
فرمنکس، پکتیس و ماکادیس که با انگشت و گاهی مضراب نواخته می شده است و  3 تا 4 وتر داشته، رایج بوده است.
در موسیقی لاتین نفوذ اتروسک تا قرن 5 ق. م از ناحیه شمال و از جنوب تمدن یونان به طوری که از نقوش ظروف بر می آید اثری شگفت داشته است.
هنگامی که در 509 ق. م لاتیوم بر علیه حکمرانی اتروسک قیام کرد تارکین در رم سلطنت می نمود. در 364 یا 365 برای نخستین بار درامی به سبک اتروسکها در رم به معرض نمایش گذارده شد که به روش پانتومیم و با آلت موسیقی به نا «تیبیا» اجرا می شود. در 240 ق. م آندرونیکوس نمایشنامه های تراژدی و کمدی یونان را در رم اجرای می نمود در 204 ق. ماگناماتر آسیبایی به رم آورده شد. از این عصر پنج یا شش نغمه موسیقی در دست است در ای دوران لیروتیبیا که همان الوس ماضعف یونانیهاست با لوله مخروطی و اندکی کوتاه و نیز انواع شیپور بلند و خمیده به تناسب مراسم مختلف به کار می رفت و نوازندگان و خوانندگان و رقاصان همه تقریبا مرد بودند.
در بیزانتن و امپراتوری که کنستانتین اول به سال 230 – 225 در بیزانس بر پا کرد تا فتح اسلامبول به دست ترکها 1453 موسیقی یونان و رم در این منطقه رواج داشت و خود منشاء اثر درممالک بالکان و اقوام اسلاو قرار گرفته آنچه از سیسیل و ایتالی و در نتیجه از آسوری و مصر گرفته بودند در مناطق همسایه خود که از اقالیم معمور آن روزی جهان بودند رواج می داند...
موسیقی اسلامی اختلاطی از هنر شرق  ممالک مفتوحه و در واقع نتیجه آمیختن بصیرت و دقت غرب و احساسات شرق به شمار می آید. موسیق عرب آمیخته با شعر و واجد مقاصد اجتماعی و حیاتی بود. این موسیقی جنبه بدوی و سادگی داشت. شتربان جز با آواز حدی ناقه نمیراندو از چهار نعل اسب آهنگی استخراج می کردند. مرثیه، شکوه، آوازهای جنگی و عشقی  نشیده هایی برای سفر از مختصات ادب و موسیقی عرب بود و ما از نمایندگان هنر این قوم و خصوصیات موسیقی دوران اسلامی که به هر تقدیر نقش اساسی آن بر عهده نیاکان سرافراز ماست در جریان تاریخ تحول موسیقی یاد خواهیم کرد. اینک چنین به نظر می آوریم:
انسان اولیه برای توجه آنچه در پیرامون او می گذشته، آواز می خوانده است و چون مقصودی را از این نغمه سرایی در سر می پروراند کلام و صوت به صورتی واحد بیرون می آمده به همین جهت می توان گفت موسیقی مقدم بر سایر قسمتهای هنر ماند نقاشی، حجاری و معماری بوجود آمده است.
زبان واسطه انتقال و ارتباط است. همین الت اگر به بیان تاثیرات و عواطف بپردازد موسیقی یا شعر است و برای تفکیک و تعبیر این دو باید گفت:
آواز عبارت از به کار بردن صدا بنابر قوانین و اصول موسیقی است. آواز مناسب ترین وسیله برای بیان احساسات و هیجانات و ساز در واقع آواز ساختگ و مصنوعی است. وزن به اغلب احتمال، مقدم بر صوت بوجود آمده، کهنسال ترین سازهای موسیقی، آلات ضربی و کمان شکارچی نیز خود نوعی چنگ زهی به شمار می آمده است.
چنان که گذشت، جمعی از متقدمان کشف موسیقی را به فیثاغورث یوانی منسوب داشته، پنداشته ان بر اثر تزکیه روح با عالم افلاک که سرشار از نغمات دلپذیر است ارتباط یافته، از این سیر معنوی آهنگها دلنوازی بر لوح خاطر وی نقش بسته، این مائده آسمانی را برای خظ بشر به کرا بسته استو بر اثر برخورد با کله پوسیده ای که با وزش باد صوتی بوجود می آورد و با بستن وتر و بعد ها اوتاری، آلات موسیقی از جنس تار و سه تا دو تو تار بوجود آمده است...
در اینکه کسی باید خستین ساز مصنوعی را به تقلید حجره که سازی طبیعی است اختراع کرده، کار اکمال آن را به دیگران واگذارده، شکی نتوان داشت، ولی از سازه های قدیمی که بر اثر کاوشها به دست آمده است وعلاقه ملل باستانی به موسیقی، مجالی برای پذیرفتن این افسانه باقی نمی ماند.
از قدیمی ترین ازمنه تاریخی در مصر و چین و یونان و هند و ایران، موسیقی دارای مقامی والا بوده استو آلات موسیقی در دسترس ساکنان مناطق معمور آن روزی جهان قرار داشته است. به طوری که گذشت در خرابه های شهر اور پایتخت سومر و کلده نزدیکی های خلیج فارس یک نوع چنگ به دست  آمده که از عمر آن بیش از چهار هزار سال می گذرد. نقش نمی برجسته ای که د رداخل آرامگاه یکی از پادشاهان سومر وجود دارد، صحنه رقص آ زمان را با نوازندگان چنگی مجسم می سازد. از وجود این نق و ساز داد نقل می شود، شایان توجه دقیق است:
ما تورا ای روشن مقدس می ستاییم اگر در دریای و روکاش باشی.
ما تو را می ستاییم ای رشن مقدس اگر تو در کرانه زمین خاکی باشی.
ما تو را می ستاییم ای رشن مقدس اگر تو در بالای کوه البرز باشی، کوهی درخشان که در ان جا نه تاریکی ، نه باد سرد، نه باد گرم، نه بماری، نه هزار گونه مرگ، نه آلودگی دیو آفریده، هیچکدام وجود ندارد و حتی ابرها نیز بر بالای این کوه نمی رسند ما تو را می ستاییم اگر تو در کهکشان هفتور رنگ باشی...
در مصر قدیم سازهایی مانند:
چنگ و تنبور و بوق متداول بوده است و از شیپور برنجی و ساز بادی شبیه به اویوا به نام باد قمیش و نیز از یک نوع ارگ که دارای لوله های متعدد بوده استفاده می کرده اند.
مصریان  چنگ را هنگام نواختن روی دوش می گذاشته اند. بنی اسرائیل از قدیمی ترین ادوار به موسیبق علاقه وافر داشته اند.
داود پیامبر در حدود 10 قرن قبل از میلاد و سلیمان نبی که خود از موسیقیدانان برجسته دوران باستان بوده اند. معجزه داود لحن دلکش و زبور او به شمار می رود.
در کتاب مزامیر از کتاب مقدس نواختن هر دو ساز بادی و زهی را به داود نسبت داده اند. در زبور چهارم، ششم، دوازدهم، پنجاه و سوم تا پنجاه و پنجم، شصت و یک، شصت و هفتم و هفتادو ششم تصریح شده که سرودهای داودی به وسیله سازهای زهی اجرا می شده ست و در زبور پنجم آن را بر سازهای باید متطبق دانسته اند.
صاحب کنزالالحان هم در همین زمینه اختراع نای و تمام سازهای بادی را به بنی اسرائیل نسبت داده است. جز نای سفید که وید کودکان برای جمع آوری گوسفندان به کار می برده اند.
در بریتیش میوزیوم نقشی از دسته نوازنگان عیلامی وجود دارد و از آن بر می آید که از نی ساده و مضاعف و آلات ضربی و یک نوع ساز استفاده می کرده اند.
سومری ها سازی مانند سیتار و چنگ که جعبه ای در قاعده آن قرار داشته به کار می برده ند.
آشوریان نیز سازهایی به همین کیفیت داشته اند و از نقش جاودان باستانی آنان بر می آید که ز دسته نوازندگان استفاده می کرده اند و بیشتر در مراسم مذهبی و اعیاد و جشن ها از موسیقی بهره می برده اند.
شوشی ها و ودی ها هم مانند بابلیها و عیلامیها و آشوریها موسیقی را از لوازم قطعی مجالس سور و سرور می پنداشته اند و به شهادت حجاریها از انواع آلات موسیقی و از دسته های بزرگ نوازندگان استفاده می کرده اند. در تورات کتاب دانیال باب سوم آیه پنجم می گوید:
«چون همه آواز کرنای و سرنای و شیپور و چنگ و سنتور وقانون و آلات دیگر موسیقی را بشنوید به خاک افتید و به تمثالی که بخت النصر کرده، کرنش کنید»
«کتریاس، مورخ معروف یونانی می گوید: یکی از اشراف بابل مجلس  جشنی برپا ساخت که در آن 150 زن خواننده و نوازنده شرکت داشتند.
بیدار شد وقت سحر بود. برخاست و بدان صوب گذر کرد و در آن بازار تردد می نمود و در اندیشه کشف آن سر می بود. ناگه آوازی را که از مصادفه دو جرم ثقیل بر می خاست، بشنید و آنها را با هم نسبت داد تا از آن مناسبت لذتی یافت و از آنجا به گوشه ای رفت و مویی در دهان گرفت و به سر ناخن او را بجنبانید، تا آوازی از آنجا بیرون آمد.اما ضعیف وبد. پس آن را به ابریشم بدل کرد و در استخراج آلتی که ابریشم بر آنجا بندد فکر می کرد. روزی در دامن کوهی گذر می کرد سنگ پشتی افتاده بود پوسیده ، پوست روی کاسه باقی مانده بود وچون باد در تجاویف آن می افتاد آوازی از آنجا بیرون می آمد. آن را برداشت و اصل بربط بسات و دستهایی بر او بست و در تکمیل و تتمیم آن سعی نمود تا به کمال رسید...
یونانیان آپولن را الهه موسیقی می پنداشت و ایجاد لیر را به او منسوب داده اند.
چینین ها معتقدند که فوهی موسیقی را بوجود آورده است و ساز معروف به شنق را اختراع کرده است.
هندوها گویند ون را مهادیو درست کرده است و خود مبدع موسیقی بوده است. در تاریخ داستانی ایران، جمشید مخترع موسیقی قلمداد شده ، چه او نوبت زدن را برای نخستنی بار رواج داده است. امیر خسرو دهلوی زدن نوبت را به اسکندر نسبت داده، می گوید:
هم او ریخت در طایس ساغر زلال  هم او کوفت بر کوس نوبت دوال
چو بنیاد نوبت سکندر نهاد    سه از وی بدو پنج ساغر نهاد
لئوپولد دفین در کتابی به نام آنتولوژی کوچک که برای معلمان موسیقی نگاشته است درباره پیشینه موسیقی چنین می گوید:
ریشه موسیقی به عهد کهن ارتباط می یابد، موسیقی صوتی، با سخن بوجود آمده است. در واقع همان روزیکه انسان توانست برای نخستین بار خوشی ها و رنج های خود را با صدا نمایش دهد مبدا موسیقی به شمار می رود.
به عقیده او موسیقی اناسنی نتیجه تقلید صداهای منظم و مختلف طبیعی است و هر صوتی حالت و وضعی را مجسم نموده، موب پیدایش ساز خاصی گردیده است. ممکن است استخوان حیوانی مسبب کشف نی یا فلوت و افتادن سنگی که رقص کنان تپه ای را می پیمود، پای کوب و دست افشانی را به وجود آورده باشد. هندیها و چینیان و مصریان هنگام تولد و مرگ می خواندند و به رقص انس و عادت داشتند. پیوسته در دوران باستان طبل آغاز جنگ را اعلام می کرد. جنگهای بزرگ کیموبروس هندوها و پراتریون مصریها با طبل شروع می شده است. کتابهای مقدس زردشتیان و براهماییها و تورات ، اولین مدارک هستند موسیقی بشر به شمار می روند.
بعد از جوبالکن پسر لامیک در حدود 4 هزار سال قبل از میلاد که یهودیان اختراع موسیقی را به او نسبت می دهند تا سلطنت سلیمان، ملت یهود سرودهایی در مواقع مختلف ب چنگ و فلوت و سمبالزیستر و ترمپت و تامبور و سامل می خواندند.
موسی هنگام عبور از دریاح احمر، اسمعیل در معابد خود، داود در بهشتهای خویش به اغلب احتمال سرودهای مقدس می خوانده اند. سلیمان پسر داود در حدود 1000 سال قبل از میلاد چهار هزار نوازنده و خواننده و خواننده گرد اوره بود تا آهنگ کانتیک او را اجرا کنند.
دایره المعارف اسکودیر در فصل مربوط به آسوری ها می نگارد: گر چه مدارک مثبتی در دست نیست که به طور دقیق از موسیقی بابلی ها، عیلامی ها، ایرانی ها و آسوریها سخنی به میان آوریم، ولی تردید نیست که این ملل از موسیقی بهره وافی برده بدان علاقمند بوده اند.
رولن می گوید: ممکن نیست در نقطه ای چون آسیا با این لطف هوا موسیقی وجود نداشته باشد. کتاب مقدس نشان می دهد که در دوران لابان موسیقی و آلات برگزیده ای در آسیای وسطی رواج داشته. لابان برای حراست گله ای بی شمار به داماد خود یعقوب می گوید، ار گوسفندی فرار کند با آواز او را برگردان. سیروس کبیر با طبل و آهنگ و چنگ به جنگ می پرداخته است.
به طوری که از سیاحتنامه منسوب به فیثاغورث که به سال 1799 میلادی تر جمه و چاپ شده، بر می آید؛ هنگام تاجگذاری داریوش 360 دختر جوان از ایالات و ولایات ایران به پایتخت آمده، همگی با نغمه و آهنگ و آوازی مناسب حال، هم آواز گردیده، سرود می خوانده اند.
فردوسی، چنانکه گذشت د بحث از آیین لوس ککاوس به تخت سلطنت گوید: بعضی از موسیقیدانان مازندران با پایتخت آمده، آهنگ مهیجی به لهجه مازندرانی سروده، و نواخته اند که جلب توجه بسیار کرده است. در همین زمینه بربط را ساز متداول آن عصر قلمداد نموده، می سراید:
به بربط چو بایست بر ساخت رود   برآورد مازندانی سرود استرابون گوید:اغلب نغمه های ایرانی که می خوانده یا می نواخته اند، منحصر به

مفاخر پهلوانی و مناجات با ایزد یکتا بوده است. تسطوس یونانی قسمتی از زمزمه های زردشتیان و نغمه های بت پرستان را جمع کرده است ترجمه قسمتی از کتاب وی در کتابخانه استامبول موجود است.
الیانوس تاریخ دان نوشته است.
الیاد هومر از جمله کتابهای کتابخانه ساسانیان بوده، متن آن را به آواز می خوانده اند.
در کارنامه اردشیر بابکان آمده است:
اردشیر در اصطبل (ستورگاه) نشسته طبل زد و نغمه خوانی کرد و به انواع دیگر خرّمی نمود.
گزنفون طبیب اردشیر دوم از قول کمبوجیه می گوید:
موسیقی شناسان این عصر مقام های گذشتگان را تکرار نمی کنند و خود مقامات تازه ای ابداع و اجرا می نمایند و اظهار عقیده می کنند که واصفان نقشه های نظامی بیشتر از سرودگویان در خور تحسین و ترفیع مقام اند.
هرودت گوید: ایرانیان هنگام نذر و قربانی بر خود شراب نمی پاشند و آتش نمی افروزند. ولی یکی از موبدان یکی از سروده های مقدس را می خواند و در واقع با سرود مغ نوای نی و چنگ همراهی نمی کرده است...
گزنفون نوشته است: کورش هنگام حمله به ارتش آسور بنابر عادت خود سرودی آغاز کرد و سپاهیان با نهایت احترام و صدای رسا آن را تکرار کردند.
او می گوید:
کورش دستور داد صدای شیپور علامت آغاز حرکت برای سپاهیان باشد وهر شب صدای شیپور عزیمت به گوش می رسید. کورش به سرداران خود گفت:«هنگامی که به محلی مناسب رسیدیم و ساعت حمله نزدیک شد، من سرود جنگی میخوانم. شما هم بی درنگ پاسخ مرا بدهید». بدیهی است ملتی که سرود مهیج میهنی و جنگی دشته از معماری و حجاری بهره وافی برده مدیر شایسته دنیای کهن به شمار می رفته هنگام فراغت از موسیقی بزمی استفاده می کرده است. داریوش در کتیبه بیستون قطعه موزونی به کار برده است.
مرحوم پیرنا در تاریخ مفصل خو درباره هنر دورا هخامنشیان معتقد است: از ادبیات معظم آن عصر اطلاع کافی در دست نداریم ولی با ملاحظه صنایع مادی می توان گفت یک نوع موسیقی تو آواز داشته اند. استاد پورداود در جلد اول یسنا نوشته است: طی مطالعه در دین برهمنی غالبا به اسم تورانیان بر می خوریم. یک دسته از سرود گویان ریگ ودا را تورانیان یا پارت ها دانسته اند. در دوران اشکانیان که نفوذ تمدن یونان در دربار محسوس بود نمایشنامه های« اری پید » را با ساز و آواز به معرض تماشا قرار می دادند. بدیهی است مورخان نخواسته اند حوادث پنج قرن فرمانروایی اشکانیان را از لحاظ هنری بنگارند. فردوسی نیز گفته است:
از آنان به جز نام نشنیده ام    ن هدر نامه خسروان دیده ام


 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد