مقدمه:
در کتاب مقدس تورات آمده است که خداوند تبارک و تعالی تعداد هفت فضیلت برای رستگاری انسان در نظر گرفته است. از این هفت فضیلت (Virtues)تعداد چهار فضیلت با طبیعت و ذات انسان سروکار دارد و سه فضیلت دیگر با اعتقادات و ایمان و شناخت و اطاعت از اوامر الهی و انتخاب شیوه زندگی انسان وابسته است.
علت اینکه عدد هفت فضیلت برجسته را در این مقدمه به کار بردهایم، غرض اشاره به یک سلسله نفسانیات و خیر و شر در علم فلسفه و اخلاق است که از زمان بسیار قدیم مورد بحث و مناقشه فلاسفه و علما بوده و در عصرحاضر نیز درباره هر یک از فضیلتهای انسان مباحث گوناگون وجود دارد که متکلمان متجدد هر کدام به تناسب ظرفیتهای علمی و فرهنگی و سوابق تاریخی، کتب و رسالات فراوانی به رشته تحریر درآوردهاند. از این هفت فضیلت تعداد چهار فضیلت از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، زیرا فقدان هر یک از آنها باعث تباهی و فساد جامعه انسانی و خشم و غضب خداوند خواهد شد. حضور فعال فضیلت نیکوکاری و خیرات و مرات و عمل مستحسن رشد سریع تکامل روح انسان را تکامل میبخشد. از اینرو، کشیشهای مسیحی درباره این فضیلتها در کشورهای غرب تاکید ورزیدهاند.
در فضیلت نیکوکاری تعداد چهار عامل دخالت دارند: (1)
اول: تدبیر و خردمندی (Prudence)، دوم: اعتدال (Temperance)، سوم: بردباری (Fortitude)، چهارم: عدالت (Justice) مبتکر اصلی معرفی این چهار فضیلت فلاسفه قدیم و علماء علم اخلاق و معرفتهای دینی هستند. افلاطون، ارسطو، و کشیشهای مذهب عیسویت و پیشتازان ترویج دین حضرت مسیح علیه اسلام با تمام قدرت روی این فضیلت، تاکید داشتهاند. از جمله آمبروز و آگوستین و توماس آکینوس همواره توجه پیروان خود را به این فضیلت، جلب نمودهاند. سه فضیلت دیگر عبارتند از ایمان (faith)، رجاء (Hope)، عشق (Love) در(2) این فضیلتها، عشق مقام بسیار رفیع و رشته و فصلالخطاب مظهر تجلیات و فیوضات الهی را تشکیل میدهد. در مکتب عیسویت، عشق به خدا و نیکوکاری چنان قوی و مستحکم است که بدون آن هیچ حرکت ارزشمندی صورت نخواهد گرفت.(3)
مراجع دینی نقل کردهاند که حضرت مسیح علیهالسلام از انسان طبیعی و عادی خلق نشده است، بلکه وجود وی حاصل یک سلسله تعاملات روحی و رخدادهای عاشقانه است که مالاً پیوند ناگسستنی با روحیه مریدان و هواداران خود دارد و حلقههای زنجیر از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و حرکت و تکامل جسم و روح انسان را باعث میگردد.
عشق یک پیام زیبا و دلنشینی و لذتبخش نظیر سخاوت، بخشش، خدمت به خلق، جلب رضایت خداوندی را به ارمغان میآورد و «افلاطون» و رفتار و سلوک انسان را در جایگاه رفیع انسانیت شکوه و جلال ویژهای میبخشد.
عشق مترادف شده است با واژه «خیرات و مبرات» که در فرهنگ غرب با یک واژه لاتین (Charity) به طور جامع طبقهبندی و نامگذاری شده است: در کتاب لغت (American Heritage) در زیر واژه مذکور آمده است:
1- خدمت به محرومان و مستمندان و مستضعفان جامعه انسانی
2- صدقه و بخشش و کرامت
3- خیرخواهی نسبت به عالم بشریت و تداوم انسان دوستی
4- سازمان مستقل یا موسسه خیریه که فقط برای خدمت به فقرا و مستمندان تاسیس گردیده است
5- کرامت و عزت نفس در داوری بین مردم
6- از نقطهنظر معارف دینی، یعنی فضیلت شناخت عشق خداوندی و حرکت به سوی او و تقویت ایدههای معرفت دینی و خدمت به همسایگان به عنوان عامل تقرب به عشق لایزال الهی
از آنچه در این مقدمه بیان شد، نتیجه میگیریم که در مکتبهای غربی موضوع «وقف» برابر است با ایثار و بخشش و عشقورزی به خداوند تبارک و تعالی و انسان برای اثبات عشقورزی به خداوند، از جان و مال خویش به آسانی گذشته و بدین ترتیب به تلطیف و تصفیه و تزکیه خلقیات خویش میپردازد. (4)
بخش اول
اهداف وقف از دیدگاه غرب:
انسان در طول مدت حیات خویش، پستی و بلندیهای زیادی را تحمل میکند، انواع بیماریها، فقر، جنگ، زلزله، سیل و حوادث غیرمترقبه دیگر در اوالم و مشکلات و خسارت روحی و جسمی اجتنابناپذیر به دنبال خواهد داشت که برای گریز از هر یک از آنها نیاز به گذشت و فداکاری و بذل و بخشش جان و مال است که در زمانهای بسیار دور توجه کلیسا، و کنیسه و مساجد و تکایا و حسینیهها در شرق و غرب بوده است.
حیات و شادابی و فرار از درد و رنج حق طبیعی هر موجود بشری است و از آنجایی که انسان با قطرات آب دریاها و اقیانوسها و رودخانه را به هم پیوستهاند، خداوند تبارک و تعالی با فرستادن انبیاء و اولیاء و اوصیاء و پیشوایان دینی همواره در گردش چرخ زندگی و تبدیل عناصر روی زمینه به حیوانات و جمادات و نباتات جامعه بشری را از پوچی و بیتفاوتی نجات بخشیده است احساس دلسوزی نسبت به همنوعان و تاسیس موسسات خیریه، احداث بیمارستان، درمانگاه، کلینیک، مدرسه، رزمگاه، اندرزگاه، مهدکودک، پرورشگاه، سرای سالمندان، سرای مهجورین، سرای جوانان و نوجوانان، مجتمعهای فرهنگی، باشگاههای ورزشی، مساجد، تکایا، حسینیهها، خانقانهها و زاویهها، بدون عشق به الله و وابستگی عاطفی با ابناء بشر از محالات است. در دنیای غرب، پس از جنگ جهانی دوم به عواطف و نیازهای طبیعی انسان بهای بیشتری داده شد تا تبلیغات تخریب و نابودی بشر. و به همین دلیل سازمانهای منع آزمایشات اتمی و کمیسیونهای دفاع از حقوق بشر، کمیته حمایت از کودکان، انجمن حمایت از زنان بیوه، سرای سالمندان و سازمان مبارزه با بیماریهای خاص، بنیاد همیاری، بنیاد شهید، بنیاد مستضعفان و جانبازان با اهداف بشردوستانه در سراسر جهان تاسیس گردید.
مردم سراسر جهان برای درک واقعیتها و ابراز احساسات و هیجانات روحی با هزینههای شخصی موسسات خیریه غیردولتی را به وجود آوردند که از زمان افلاطون (270-204ق.م) تاکنون اثرات و تبعات بسیار ارزشمند خود را با شدت و حدت هر چه تمامتر حفظ نمودهاند.(5) برای مثال آکادمی افلاطون با سرمایه نیکوکاران و خیراندیشان یونان و روم قدیم پایهگذاری شد. در قرون وسطی، با اینکه کشیش با کلیساها در خدمت سرمایهداران جهان بودند، مردم گرایش قابل توجهی نسبت به وقف اموال و دارایی و تاسیس مدارس و دانشگاه و اندرزگاه و شیرخوارگاه و درمان یا اهداف عالیه بشردوستانه (Philanthropist) از خود نشان دادند. جهان اسلام نیز با تبعیت از آیات کریمه قرآنی، نظیر ان الله یحب المحسنین (خداوند نیکوکاران را دوست دارد)(6) و ثم اتقوا و احسنوا واله یحب المحسنین (پس تقوا پیشه کنید و نیکی کنید، زیرا خداوند نیکوکاران را دوست دارد)(7) زمینه و روحیه «وقف» و «نیکوکاری» را در مردم مسلمان تقویت نمود و بسیاری از بازرگانان و پیشهوران و متفکران و سرمایهداران و پیلهوران و خیراندیشان در راه نجات انسانهای «دردمند» تشویق و تحریص کرد.
در دایرةالمعارف بریتانیا، موضوع خیرات و مبرات، به عنوان یکی از بزرگترین و باشکوهترین تجلی عشق و وابستگی بین انسان و خداوند تبارک و تعالی تعریف شده است. «سنت پول» یا «قدیس پولس» در کتاب شرح و تفسیر تورات، «عهد جدید» بخش 13، توضیحات بسیار جالب و خواندنی در مورد علم اخلاق و الهیات و عشق و ارتباط آن با مسایل اوقاف و امور خیریه آورده است.* در فرهنگ یونان در شرح واژه «اگیپ» (aqape)** که یکی از فصیحترین و زیباترین واژه در لابلای پند و اندرز و حیات پربرکت و مرگ حضرت عیسی مسیح است، مباحث شورانگیزی برای پیوند «عشق» با خیرات و مبرات آورده شده است.
* ترجمه آزاد از واژه "charity" یا خیرات و مبرات در صفحه 103 جلد سوم بریتانیا
** در فرهنگ "American Heritage" به معنی " حیرت" و " عشق عیسوی " آمده است.
قدیس آگوستین(st.Augustine)،* تفکر مکتب عیسویت را درباره خیرات و مبرات، اینگونه خلاصه کرده است:
«خیرات و مبرات ابزار بسیار قوی و برنده در روابط جاودانه انسانی که شرح عشق و محبت با خداوند تبارک و تعالی را استحکام میبخشد. باریتعالی از طریق محبت و نیکوکاری قلبها را به هم نزدیک خواهد کرد بنابراین ما باید نیکی و خیرات و مبرات را پاس بداریم تا از عشق الهی و پیوند و درستی با خداوند محروم نشویم در قرون وسطی، بسیاری از متکلمان و پیروان حضرت عیسی مسیح علیهالسلام، به خصوص قدیس توماس اکیناس موضوع خیرات و مبرات و بذل و بخشش را به متون دینی و عقیدتی افزودند و از آن پشتیبانی کردند و اعلام داشتند که بذل و بخشش محور اصلی اعتقادات و جزو فضیلتهای دینی است و ما باید اساس و شالوده هر نوع رفتار و کردار انسان را منبعث از این صفات حسنه بدانیم گرچه مباحث گوناگونی درباره شرح ایمان و عقیده به موازات «امید» یا «بذل و بخشش»، از طرف اصلاحطلبان دینی مطرح شده است ولی اساس «اصلاحطلبی» بر پایه وحدت «محبت» الهی استوار است. بنابراین خیرات و مبرات و بذل و بخشش، یک حلقه مستحکم و ارزشمند بین خالق و مخلوق است و سیر تکاملی انسان در اثر حضور بیوقفه این فضیلت الهی در جامعه بشری بارور و متجلی میگردد.
فلاسفه جدید، فلسفه خیرات و مرات را به سایر مفاهیم عشقورزی ارتباط و پیوند دادهاند. نظیر «اروس» که نشانه شور و اشتیاق و آتش جانسوز انسانهاست.
* نام اولین کشیش ( 430-354 میلادی) در کلیسای عیسوی در الجزیره
سازمانهای وقف و امور خیریه:
1- سازمان وقف و امور خیریه «خواهران» که موسس آن زنان راهبه غیرمنزوی در دین مسیحیت هستند و اجتماع عظیمی از نیکوکاران کشورهای غربی را تحت عنوان کنگره (congregations)در برمیگیرد.
اعضاء این کنگره از دستورات دینی «قدیس ونیست پول» با شعار معروف «دختران سازمان امور خیریه» تبعیت میکنند. به مروز زمان این سازمان تغییر وضعیت داده و شعبات فراوانی در سراسر جهان تاسیس نموده است. از جمله موسسه نیکوکاری کشور آمریکا و کانادا که به وسیله مادر الیزابت بیلی ستون Mother Elizabeth Baylry Seton در سال 1809 در محل امیس برگ ( Emmisburg) به عنوان اولین مرکز کمکرسانی به مردم تاسیس گردیده است.
2- سازمان وقف و امور خیریه قدیس ونیست:
این سازمان از طرف کنگره دینی و مذهبی کاتولیک روم در سال 1633 توسط ونیست(vincet) و قدیس لوئیس(louis) در پاریس تاسیس شد. این کنگره براساس ضوابط و استانداردهای قرن هفدهم فعالیت خود را با قاطعیت تعقیب کرد.
این کنگره اولین موسسه زنان نیکوکار «غیرراهبه» را تشکیل میداد و با تمام قدرت در اختیار طبقات فقرزده جامعه بود. «ونیست»، مرکز ثقل انجمن نیکوکاری را در پاریس قرار داد و سپس به مرور ایام در سایر شهرها و کشورها شعبه و نمایندگی ایجاد نمود. اکثریت اعضاء این انجمن، زنان ثروتمند و مشتاقات به امر نیکوکاری بودند برای گسترش فعالیتهای نیکوکاری از دختران کشاورز و کارگران و رعایا در انجمن مذکور استفاده میشد. این انجمن بعدها تحت عنوان «دختران نیکوکار» قدیس ونیست به فعالیت خود ادامه دادند. در اوایل فعالیت، هدف این انجمن خدمت و پرستاری از خانوادههای فقرزده در منازل و محل سکونت بود ولی پس از مدت زمان کوتاه مسئولیت تعلیم و تربیت فرزندان خانوادههای مستضعف و محروم جامعه را به عهده گرفتند و آنگاه به درمانگاهها و بیمارستانها راه یافته و از مصدومان و مجروحان و بیماران خدمات ارزندهای ارائه دادند. با گذشته زمان ابعاد کمکرسانی این انجمن گسترش یافت و با آغوش باز به استقبال مجروحان و مصدومان جنگی در میدان جنگ شتافتند و به همین دلیل کشورهای جهان نام آنان را «فرشته نجات در میدان جنگ» گذاشتند. در اواخر قرن بیستم انجمن مذکور به عنوان یکی از فعالترین سازمانهای نیکوکاری زنان جهان معروف شد و هماکنون زیرنظر انجمن میسون (Mission) یا ونیست فعالیت میکند.
3- مدرسه خیریه:
این مدرسه با نام «مدرسه کت آبی» (Blue coat School) در اوایل قرن نوزدهم، برای تدریس دروس دوره ابتدایی، در کشور انگلستان شروع به کار کرد. و از کلیه دانشآموزان فقرزده و محروم آن کشور ثبتنام نمود. نوع و روش تعلیم و تربیت آن زمان اساس سیستم آموزشی دوره ابتدایی در قرن نوزدهم را پایهگذاری کرد. هزینه جاری این مدرسه به وسیله تعدادی از افراد خیر و غالبا از طرف مردم مذهبی تامین میشد. افراد نیکوکار هزینه لباس و پوشاک و کتاب و دفتر و تغذیه و تعلیم و تربیت آنان را به طور رایگان به عهده گرفتند. هدف اصلی این انجمن نیکوکاری، ریشهکن سازی زمینه فقر و بدبختی از طریق تعلیم و تربیت در دوره ابتدایی بود.
مسئولین این انجمن برای تحقق بخشیدن به آرمانهای خود در اقصی نقاط کشور، در روستاها و شهرها، به ویژه در شهرهای بزرگ شعبه ایجاد کردند در حال حاضر مشابه این مدارس را میتوان در مستعمرات آمریکا و قارههای محروم مشاهده نمود. ولی این اصطلاح «کتب آبی» دیگر مرسوم نیست، و واژههای دیگری جایگزین آن شده است.