دی ان ای نوعی اسید نوکلئیک میباشد که دارای دستورالعملهای ژنتیکی است که برای کار کرد و توسعه بیولوژیکی موجودات زنده و ویروس مورد استفاده قرار میگیرد. نقش اصلی مولکول دنآ ذخیره سازی طولانی مدت اطلاعات ژنتیکی میباشد.
ساختمان مولکول DNA
در اواخر قرن نوزدهم یک بیوشیمیست آلمانی نشان داد که اسیدهای نوکلئیک ( مولکولهای زنجیری بلند که از واحد های ساختمانی کوچک تری به نام " نوکلئوتید" تشکیل شده اند . ) دارای قند، اسید فسفریک و چند باز نیتروژن دار میباشند. اندکی بعد مشخص شد که قند موجود در اسیدهای نوکلئیک میتواند ریبوز یا دئوکسی ریبوز باشد و لذا اسیدهای نوکلئیک به دو دسته DNA ( DeoxyriboNucleic Acid ) - که قند موجود در آنها دئوکسی ریبوز است - و ( RNA RiboNucleic Acid ) - که قند موجود در آنها ریبوز است - تقسیم میشوند. پس از کشف اسوالد اوری لازم شد تا ساختار دقیق مولکول DNA و شیوه عمل آن معین شود.
در سال 1948 لینوس پاولینگ (Linus Pauling) کشف کرد که بسیاری از مولکولهای پروتئینی به شکل یک مارپیچ (helix) هستند، و تقریباً شکلی شبیه فنر دارند. در سال 1950 نیز اروین شارگاف (Erwin Chargaff) نشان داد که اگرچه آرایش بازهای موجود در ساختار DNA بسیار متنوع است، اما همواره نسبت باز ادنین (A) و باز تیمین (T) موجود در آن با هم برابر است و همین طور نسبت باز سیتوزین (C) با باز گوآنین (G). این دو اکتشاف نقش مهمی را در آشکار شدن ساختمان مولکول DNA ایفا نمود.
در دهه 1950 همچنان رقابت برای کشف ساختار DNA ادامه داشت. در دانشگاه کمبریج کریک (Francis Crick) و واتسون (James Watson) تحت تأثیر کارهای پاولینگ سعی داشتند تا با ارائه مدلهای فیزیکی ساختارهای احتمالی ممکن برای DNA را محدود کنند تا سرانجام به ساختار صحیح دست یابند. گروه دیگری متشکل از ویلکینز (Maurice Wilkins) و فرانکلین (Rosalind Franklin) نیز در کالج کینگ لندن به طور همزمان مشغول مطالعه DNA بود. روش کار این گروه با گروه قبلی متفاوت بود. آنها سعی داشتند تا با روش آزمایشگاهی به ویژه با استفاده از تصاویر پراش اشعه X از مولکول DNA، ساختار آن را معین کنند.
در سال 1951، فرانکلین دریافت که DNA با توجه به میزان رطوبت هوای محیط، میتواند دو شکل متفاوت داشته باشد و بنابراین نتیجه گیری کرد که بخش فسفات مولکول در سمت خارجی آن قرار دارد. اندکی بعد او با استفاده از تصاویر اشعه X فهمید که DNA در حالت " مرطوب " (Wet) از تمامی ویژگی های یک مارپیچ (helix) برخوردار است؛ این احتمال که حالت دیگر مولکول DNA نیز به شکل مارپیچی باشد به ذهن او خطور کرد، اما نمی خواست تا زمانی که شواهد قطعی برای این حدس پیدا کند آن را اعلام نماید. در ژانویه 1953 ویلکینز که از به نتیجه رسیدن تحقیقات ناامید شده بود، نتایج تحقیقات فرانکلین را بدون اطلاع و رضایت او، با واتسون در میان گذاشت.
واتسون و کریک با استفاده از این نتایج مدلی بسیار شگفت انگیز را برای ساختار DNA پیشنهاد نمودند. آنها مولکول را به صورت دو زنجیر مارپیچی متشکل از نوکلئوتیدها تصور کردند که یکی از آنها بالا میرفت و دیگری پایین میآمد. کریک که به تازگی یافته های شارگاف را هم مطالعه کرده بود سعی کرد با استفاده از آنها نحوه قرار گرفتن بازها را در مولکول DNA مشخص کند.
او اظهار کرد که بازها در میانه این مارپیچ دوتایی دو به دو به هم متصل میشوند تا فاصله بین دو مارپیچ ثابت بماند. آنها ادعا کردند که هر یک از این دو مارپیچ مولکول DNA میتواند به عنوان قالبی برای ایجاد دیگری استفاده شود.
در تقسیم سلولی این دو رشته از هم جدا میشوند و بر روی هر یک از آنها یک نمونه جدید شبیه رشته مقابل قبلی ساخته میشود. با این روش بدون اینکه ساختار DNA عوض شود، یک DNA شبیه آن تولید میشود. در اندک مواردی که در این روند خطایی پیش بیاید، شاهد " جهش " خواهیم بود. مدل آنها چنان با اطلاعات حاصل از آزمایشها مطابقت داشت که بلافاصله مورد قبول همه واقع شد. کشف ساختار DNA را میتوان مهمترین اکتشاف زیستی در صد سال اخیر دانست. در سال 1962 واتسون، کریک و ویلکینز موفق به دریافت جایزه نوبل شدند، اما متأسفانه فرانکلین در گذشته بود.
کار دنآ در سلولها
دستور العملهای ژنتیکی موجود در مولکول دنآ در نهایت برای مواردی چون ساخت پروتئین و مولکولهای RNA در سلول، مورد استفاده قرار میگیرد. قطعاتی از دنآ که اطلاعات ژنتیکی را باخود حمل میکنند ژن نامیده میشوند ولی دنآ توالیهای دیگری نیز دارد که برای ساخت خود دنآ یا تنظیم استفاده از اطلاعات زنتیکی موجود در ژن، مورد استفاده قرار میگیرند. از لحاظ شیمیایی، دنآ از دو رشته طولانی پلیمری با واحدهای ساختاری از جنس نوکلئوتید تشکیل شدهاست که شامل ستونهایی از گروههای قند و فسفات میشود که پیوندی از نوع استر دارند. این دو رشته دنآ با هم موازی هستند. مولکولهای قند از طریق چهار نوع باز آلی به یکدگر متصل میباشند. توالی این چهار باز آلی باعث رمزگذاری رشته زنتیکی میشود که این رمزها برا ی ساخت اسید آمینه که واحدهای سازنده پروتئین میباشند مورد استفاده قرار میگیرد. این رمز ژنتیکی توسط مولکول آرانای در مرحله ترجمه خوانده میشود و برای ساخت اسید آمینه مورد استفاده قرار میگیرد. دنآ در داخل سلول به شکل سازههایی به نام کروموزوم میباشد. دو نسخه از هر کروموزوم در زمان تقسیم سلولی ساخته میشود. فرآیند تکثیر به دو نسخه را نسخه برداری دنآ مینامند. کروموزوم در یوکاریوتها (جانوران، گیاهان، قارچها، آغازیان) در بخشی به نام هسته سلول قرار میگیرد در حالیکه در پروکاریوتها (باکتری و آرکیها) در سیتوپلاسم سلول قرار دارد و جایگاه مشخصی ندارد. در داخل کروموزومها پروتئینهای کروماتینی (کروماتین واحد سازنده دنآ میباشد) مانند هیستون وجود دارد که وظیفه فشرده سازی دنآ و تنظیم بیان ژنها را برعهده دارند. هیستونها تحت تاثیر عوامل گوناگون از جمله استیلاسیون یا دزاستیلاسیون هیستونی بسته یا باز میشوند و بدین ترتیب رونویسی از ژنهای ناحیه مربوط به آنها متوقف یا آغاز میشود.
منابع:
wikipedia
gilane-ma1
خییییییییییییییییلیییییییییییییی عالی بود







ممنون
09136778557. 09135113619
عالی بود و کامل واقعا مجنون