تحقیق مقاله مطلب

در مورد دانشنامه فارسی - نت سرا

تحقیق مقاله مطلب

در مورد دانشنامه فارسی - نت سرا

معماری در مصر

 معماری کشور مصر باستان

طی سالیان درازی که از ساختمان هرم بزرگ گیزا می گذرد، این بنای باشکوه بارها و بارها مورد بازدید بزرگان، زورمندان تاریخ، اعم از خلفا، پادشاهان، فرمانروایان و سرداران قرار گرفته است. در این راستا برخی با صدور فرمان تخریب و نابودی هرم و پاره ای نیز همراه با احساس شگفتی و ستایش بوده است. 


یادآوری می شود که علی رغم کوششهای فراوانی که تاریخ نویسان، پژوهشگران و مصرشناسان بعمل اورده اند، پیشینة تمدن و فرهنگ مصر باستان نیز تاکنون روشن نشده است.
تاریخ نویسان متعصب و تندروی مصری بر پایة گفته های کاهنین مبدأ تاریخ این کشور باستانی را همزمان با آغاز فرمانروائی سلسله خدایان به سال
554/30 ق.م دانسته اند. این در حالی است که تاریخ نویسان بی طرف شروع تمدن و فرهنگ این کشور را سال 5619 ق.م با آغاز فرمانروایی منس و تشکیل نخستین سلسله از فراعنه می دانند. از این رو نگارنده نیز در این نوشتار میانگین تاریخهای یاد شده را که از سوی اکثر تاریخ نویسان و مصرشناسان پرآوازه پذیرفته شده است، برگزیده و سال 4800 ق.م را تاریخ آغاز عملیات ساختمانی هرم گیزا قرار داده است.

کشور باستانی مصر یا به گفته ای گهواره تمدن جهان میان 23 تا 32 درجه عرض جغرافیایی شمالی و 25 تا 35 درجه طول جغرافیای شرقی قرار دارد (شکل 1).
این کشور به طول تقریبی 1500 کیلومتر از شمال به دریای مدیترانه، از جنوب به کشور سودان، از باختر به کشور لیبی و از خاور به دریای سرخ راه دارد. از گستره 990 هزار کیلومتر مربعی که در بر دارد، تنها 250/31 کیلومتر مربع یا نزدیک به 3 درصد آن قابل کشاورزی و 500/32 کیلومتر آن قابل سکونت است. 


از آنجا که بیشترین بخش از خاک کشور مصر را بیابانهای سوزان و بی آب و علف تشکیل داده، تنها کرانه های رود نیل و بویژه دلتای آن بهترین وموقعیت برای کشاورزی و سکونت در مصر و بخضی از قاره آفریقا را دارا می باشد (شکل 2).
با درنظر گرفتن این موقعیت جغرافیایی استثنایی، مصر مناسبترین منطقه برای مهاجرت اقوام گوناگون از کشورهای همسایه بوده است.
جمعیت این کشئر هم اکنون نزدیک به 60 میلیون نفر می رسد و پایتخت آن شهر قاهره است. این شهر در مصر باستان به نام هایاپولیس نامیده یم شده است و ویرانه های آن نیز در نزدیکی شهر قاهره مشاهده یم شود.
یادآوری می شود که فرمانروایان سلسله نوزدهم فراعنه پایتخت خود را به شهر تانیس در شمال شرقی دلتای نیل جابجا نمودند، ولی پس از تسلط اعراب به مصر و به دستور عمر خلیفه مسلمانان، پایتخت مصر بار دیگر به شهر قاهره که از مرکزیت بیشتری برخوردار بود انتقال یافت.
رود نیل با ویژگیهای استثنائی خود پس از سرچشمه گرفتن از مناطق استوائی و گذشتن از کشورهای مجاور به طول تقریبی 1000 کیلومتر در خاک مصر جریان دارد (شکل 3).
سطح آب نیل که یکی از طولانی ترین رودهای جهان بشمار می رود، با طغیان سالیانه خود که از اواسط خردادماه آغازب و تا پایان آذر ادامه دارد، نزدیک به 9 متر بالا آمده و مواد رسوبی و حاصلخیز را همراه با جریان خود به کرانه ها و بویژه دلتای آن حمل و شش تا ده هزار کیلومتر از هر سو کرانه ها را جهت کشاورزی آماده می نماید.
وزش بادی که در کشور مصر به مدت   سال از شمال به جنوب ادامه دارد، جابجایی اهالی و حمل و نقل فرآورده های کشاورزی را از راه رود نیل آسان می نماید.
مهمترین فرآورده های کشاورزی مصر عبارتند از گندم، جو، حبوبات، کنف و پنبه که   صادرات کشور رتا در بر می گیرد. شایان گفتن است که مصریان شاید نخستین قومی باشند که پنبه را شناخته و آن را برای پوشش و لباس بکار برده اند (شکل 4).
فرآورده های کشاورزی و کانی در مصر باستان بازار تمامی کشورهای کرانه دریای مدیترانه را به دست گرفته و با نظام رایج داد و ستد به گونه پایاپای این فرآورده ها در برابر طلا و عاج معامله می شده اند. 


هرم بزرگ گیزا از زبان تاریخ نویسان و بازدیدمنندگان
هرم بزرگ گیزا از زبان تاریخ نویسان مغرب زمین
اهرام سه گانه و بویژه هرم بزرگ که در جهان به نام یکی از عجائب هفتگانه نامیده شده است، پس از پایان ساختمان که متأسفانه از تاریخ دقیق آن آگاهی در دست نیست، بارها و بارها مورد تخریب افراد و گروههای گوناگون قرار گرفته و دیگر بار به فرمان فراعنه و بزرگ مردان تاریخ مصر بهسازی و نوسازی گشته است.
در روند این فراز و نشیب ها، برای آخرین بار پس از 2000 سال در سلسله نوزدهم فراعنه، به فرمان رامسس دوم فرعون دانشمند و هنرپرور، هرم مورد بهسازی بنیادین قرار گرفت، بخشهایی از این ساختمان شگفت انگیز که گمان می رفت برای همیشه باید از دیدی همگان پنهان بماند، برابر طرح اولیه ساختمان که کاهنین مورد اعتماد به دست آمده بود، مهر و موم گشت و بدین سان ورود و بازدید از هرم ممنوع گردید. با روی کار آمدن سلسله بیست و هفتم یا سلسله فراعنه ایرانی هرم بار دیگر بازگشائی و بازدید از آن برای همگان آزاد اعلام شد.
هرودت نخستین تاریخ نویسی می باشد که هنگام عزیمت به ایران به دعوت خشایارشاه در سال 420 ق.م از مصر و اهرام بازدید نموده است. پس از بازدید هرودت از مصر، تاریخ نویسان پرآوزاة جهانی گزارشهای گوناگونی در بارة اهرام منتشر نموده اند، ولی متأسفانه در این راستا کمتر گزارشهای مستندی که بر پایه برگردان حروف هیروگلیف استوار باشد مشاهده می شوند.
در این نوشتار کوشش بعمل آمده است که تا حد امکان سخنان و دیدگاههای نویسندگان و تاریخ نویسانی را که به برگردان حروف هیروگلیف دسترسی داشته اند گردآوری و چکیدهای از آنها را در اختیار خوانندگان گرامی فرار دهیم.
هرودت که شاید بتواذن به گفته هایش در مقایسه با سخنان دیگر تاریخ نویسان در سده های پیش از میلاد بهای بیشتری داد، در پاسخ به این پرسش که چرا جسد فرعون در نخستین طبقه از واحد پنج اشکوبه ای که به نام وی نامگذاری شده یافت نگردیده است می گوید:
مصریان بر این باور بودند که روح پس از مدت زمان بسیار کوتاهی دیگر بار به کالبد حلول خواهد نمود. از این رو جسد فرعون را نخست به صورت امانت در نخستین طبقه قرار دادندذ، تا در فرصتی مناسب به منزلگاه همیشگی خود که سردابی در ژرفای 10/58 متری از کف هرم می باشد جابجا نمایند. آنان با تدابیری که اندیشیده بودند می توانستند هنگام نیاز این سرداب را به وسیلة کانالی که به رود نیل پیوند داشت از آب پر نموده و بدین سان جسد را از دستبرد و تاراج یغماگران برهانند.
از آنجا که هرودت برای نخستین بار از احتمال وجود این سرداب سخن گفته و محل ورود به سرداب نیز تا کنون کشف نشده است، سرداب یاد شده به نام سرداب فرضی هردوت نامیده شده است.
هردوت به نقل از قول کاهنین و متولیان هرم می افزاید، با تمامی پیش بینیها و تدابیری که اندیشیده شد، گروه دزدان با کمک و راهنمائی پاره ای از کاهنین و متولیان به درون هرم راه یافته، نه تنها اشیاء گرانبها بلکه احتمالاً جسد فرعون را نیز ربوده اند. از آنجا که پس از گذشت خزاران سال، هنگامی که تابوت گرانیت فرعون به وسیله ژنرال بارون دس ورنوآ کشوده شد، هیچ گونه نشانه ای از اشیائ گرانبها و همچنین کوچکترین آثاری از جسد در آن یافت نشد، سخنان هرودت در این راستا بی تردید می تواند مورد تأیید قرار داد. به گفتة هرودت در ژرفای 70/30 متری از کف هرم شمار دو سرداب مشاهده می شوند. سردابها ضمن آنکه کاملاً جدای از یکدیگر می باشند. به یکدیگر نیز راه داشته و در یکی از آنان کانالی افقی و بن بست مشاهده می شود.
نکتة شگفت، وجود چاهی در حد فاصل میان این دو سرداب است که تا کنون انگیزة حفر آن و همچنین کانال کور شناخته نشده است. پژوهشگران بر این گمانند که این چاه به احتمال بسیار زیاد محلف ورود به سرداب فرضی هرودت می باشد.
به گفتة هرودت در ارتفاع 19/21 متری از کف هرم و مستقیماً روی سرداب اتاق دیگری قرار دارد که پژوهشگران از آن به نام اتاق میانی یا اتاق ملکه نام برده اند. شایان توجه است که سرداب فرضی هرودت، سردابهای متصل به یکدیگر و اتاق ملکه در امتداد محور اصلی هرم قرار دارند. به گفتة وی اتاق فرعون به موازات محور تصلی هرم در نخستین طبقه از واحد پنج اشکوبه ای که به نام وی نامگذاری شده است قرار دارد. این واحد دارای اتاقهائی با سقف بسیار کوتاه بوده و در ارتفاع 43 متری از کف هرم قرار دارند.
هرودت نی افزاید: دیگر اتاقهای این بخش از ساختمان پنج اشکوبه به ترتیب عباتند از:
- اتاق اندیشه
- اتاق استراحت
- اتاق در خود فرورفتن
به گفتة وی آخرین اتاق نامگذاری نشده است.
پس از راه یافتن کاوشگران به هرم، اتاقهای واحد یاد شده به نام نخستین فردی که در آنها گام نهاده است، نامیده می شوند. تابوت گرانیت فرعون نیز در کف اتاق وی و تقریباً مماس با دیوار ضلع غربی قرار دارد. هنگامی که هرودت از این اتاق بازدید می نمود، هرگز نمی پنداشت که به مرکز استاندارد مصر باستان گام نهاده است.
هرودت به نقل از کاهنین می گوید:
هرم به گونه یا طراحی شده است که سطوح هر یک از مثلث های چهارگانه آن برابر ارتفاع آن مثلث به توان 2 می باشند. این بدان معنی است که طول قاعدعه هرم برابر 2 واحد سنجش طول برگزیده شده است و این خود گویای آشنایی مصر باستان به دانش ریاضی و هندسه است. به گفتة کاهنین به هرودت چنانچه وترهای چهارگانه قرعده هرم را ادامه دهند خشکیها و آبهای کره زمین به چهار بخش برابر تقسیم خواهد شد.
چنانچه روشن است این ادعا دلیل علمی نداشته و اثبات آن نیز امکان پذیر نمی‌باشد!!
هرودت به نقل از کاهنین می افزاید، مراحل گوناگون ساختمان هرم از آغاز تا پایان کار به مدت 80 تا 85 سال به طول انجامیده است و در این رطح شگفت شمار 400 هزار کارگر سرگرم کار بوده اند. به گفتة خرودت شاید یکی از دشوارترین بخشها در عملیات مقدماتی ساختمان هرم گیزا جابجائی سنگها از معادن دوردست به کرانه های رود نیل بوده است؛ زیرا انتقال سنگها بدون داشتن جاده مستلزم جاده سازی بوده است.
به گفته گاهنین به هرودوت کارگرانی که در ساختمان هرم بکار سرگرم بوده اند، بر اثر فشار کار طاقت فرسا، گرمای شدید دشت گیزا، سوء تغذیه، نبود وسائل رفاهی و دیگر امکانات بهداشتی بیش از 25 تا 30 سال نمی زیسته اند. آنان نیز که تا پایان کار ساختمانی جان سالم بدر برده و زنده مانده اند، به فرمان دست اندرکاران طرح برای پنهان داشتن راز و رمز ساحتمان گیزا به گونه گروهی نابود کی شده اند. از آنجا که تا کنون هیچگونه گور دسته جمعی پیرامون ساختمان گیزا کشف نشده، درستی سخنان کاهنین در این راستا مورد تردید است.
به گفتة کاهنین به هرودوت هزینة تغذیة کارگران که تنها در برگیرنده پیاز، ترب، سیر و برخی دیگر از سبزیها بوده است، در طی عملیات ساختمانی برابر 1600 تالنت واحد پول مصر باستان یا 891/41 میلوگرم نقره بالغ می شده است. اکنون چنانچه هزینه مسکم، لباس، .سائل و تجهیزات حفاری، سنگ تراشی و دیگر ابزار مورد عملیات ساختمانی اگر نه بیشتر، دست کم برابر هزینه های یاد شده برآورد نمائیم، بآسانی می توان به انگیزة شایعه پراکنی های کینه توزانه علیه فرعون خئوپس پی برد. کاهنین همچنین افزوده اند، کارگران برای رفت و آمد از محل کار تا مسکن و بالعکس به مدت زمانی برابر شش ساعت واحد امروزی نیاز داشته اند، از این رو بیش از 5 تا 6 ساعت در روز توان و امکان کار نداشته اند.
شایان توجه است که تاریخ نویسان پرآوزازه ای همانند، امریوس مانتو دیودوروس و استرابو نیز پس از هردوت از هرم گیزا بازدید نموده و مطالعه و بررسیهای گسترده ای در بارة چگونگی عملیات ساختمانی بعمل آورده اند.
تاریخ نویسان یاد شده نه تنها شمار کارگزانی را که در ساختمان هرم دست اندرکار بوده اند، بسیار کمتر از هردوت برآورد نموده اند،‌ بلکه طول مدت زمان ساختمان را نیز نپذیرفته و بر این باورند که ارقام ارائه شده از سوی وی تنها گزافه گوئی یم باشد.

«مانتو»
مانتو تاریخ نویس یونانی در شهر سی بنی توس زاده شد و به سال 280 ق.م از مصر بازدید کرده است. وی ضمن نام بردن از چهار هرمی که در دوران نخستین سلسله فراعنه ایجاد شده م یافزاید، سومین هرم بزرگی که در این برهه از تاریخ مصر ساخته شد به نام هشتمین فرعون که بانوئی نیک سرشت و خوبروی بوده است، می باشد.

«دیودورروس»
دیودورروس نیز کی دیگر از تاریخ نویسان یونانی می باشد که به سال 56 ق.م از مصر بازدید کرده است. وی در گزارشهای خود در بارة اهرام، از هرم بزرگ گیزا که به فرمان خئوپس (که به مدت 50 سال بر مصر فرمانروائی کرده) ساخته شده است یاد می نماید.
به گفتة دیودوروس یک هرم از اهرام سه گانه نیز به فرمان مفرن که برادر یا فرزند خئوپس بوده ساخته شده است، شگفت آنکه وی نیز نزدیک 50 سال بر مصر حکمفرمائی کرده است. نامبرده می گوید، مصریان بر این باورند که اهرام سه گانه در جهان یگانه و بی همتا می باشند.

«استرابو»
به گفتة این تاریخ نویس یونانی که به سال 24 ق.م از مصر بازدید نموده، پس از خروج از دروازه های شهر و به فاصله 40 استاد (واحد طول یونان باستان برابر 184 متر می باشد) آرامگاههای فراعنه همچون کوههائی سر به آسمان کشیده در برابر دیدگان انسان هویدا می شوند و شمار یک یا دو هرم از میان آنان از جمله شگفتیهای هفتگانه جهان می باشند.

«پلی نی بزرگ»
از دیدگاه این نویسنده و تاریخدان یونانی که به سال 20 میلادی از مصر و اهرام بازدید نموده است، طراحی و ساختمان اهرام تنها هدر دادن سرمایه و نیروی کار انسانی می باشد. منظور نهائی دست اندرکاران طرح، کارآفرینی، سرگرم کردن توده های ناراضی، پیشگیری از بروز طغیان و دشواریهای احتمالی در جامعه آنروزی مصر بوده است. وی می افزاید، اهرام سه گانه در غرب رود نیل و در گستره ای برابر 5 هکتار احداث گشته اند. به باور وی تنها در عملیات ساختمانی هرم گیزا از آغاز تا پایان، شمار 000/360 کارگر به مدت 20 سال سرگرم کار بوده اند.
پلی نی در بارة تندیس ابوالهول با اعراب هم آواز گشته و بر این باور است که پس از هرم گیزا تندیس ابوالهول را با هیچ یک از اهرام مصر نمی توان مقایسه نمود.
تندیس ابوالهول به طول 74، ارتفاع 60/18 و عرض پیشانی آن نیز برابر 80/1 متر می باشد. این تندیس دارای بدنی شیرگونه و چهره ای از انسان می باشد، که نمایانگر رخسار یکی از فراعنه پرآوازه مصر می باشد.
«سولینوس»
سولینوس تاریخ نویس یونانی نیز به سال 300 میلادی از مصر و اهرام بازدید نموده است. وی در گزارش خود از هرم بزرگ گیزا با شگفتی زیاد یاد کرده و افزوده است، هرم گیزا به گونه ای محاسبه و طراحی شده که سایه خود را در نیمروز جذب مینماید.

«کاسی دوروس»
این تاریخ نویس یونانی نیز که به سال 520 از مصر بازدید کرده است، همچون دیگر همتایان تاریخ نویس خود در گزارشهایش با شگفتی بسیار از اهرام یاد کرده و می گوید، هرم گیزا به گونه ای طراحی و محاسبه شده که در نیمروز دشت گیزا سایه و ارتفاع آن برابر است.

«ژرار دونوروال»
این تاریخ نویس و پژوهشگر فرانسوی تبار که متاسفانه از تاریخ بازدید وی از اهرام آگاهی در دست نیسا می گوید:
پس از پیمودن 270 پله به رأس هرم می رسیم. به گفتة وی ارتفاع این پلکان که نخست با 90 سانتی متر آغاز شده اند، رفته رفته با نزدیک شدن به رأس کاهش می یابند.
نامبرده سختانش را اینگونه پی می گیرد، رنگ سرخ فام سنگهای نمای اهرام سه گانه به نامهای خئوپس، کفرن و می سرینوس چنانچه طبیعی نباشند، تا بدانجا با مهارت تهیه شده اند که شناخت آنها از رنگ طبیعی نه تنها بسیار دشوار، بلکه غیرممکن می باشد. نوروال در پایان سخنانش گفته هیا هرودت را مبنی بر وجود شمار 11 هرم کوچکتر از هرم گیزا مورد تأئید قرار داده و می گوید، چنانچه در فضای باز بالای هرم که دارای گسترده ای برابر 100 متر مربع است بایستیم، اهرام را در بخش غربی کوههائی که کشورهای مصر و لیبی را از یکدیگر جدا نموده اند مشاهده م نمائیم. به گفته وی هنگام بازدید تاریخ نویسان و جهانگردان از اهرام، راهنمایان عرب بیدرنگ خود را به بازدیدکنندگان می رسانند تا آنان را از خطر دزدان و غارتگران آگاه نمایند.

«موتور آگار»
این پژوهشگر پرآوازه بر این باور است که هوای اتاقهای فرعون و ملکه بی هیچ تریددی از مراحل آغازین طرح و عملیات ساختمان هرم پیش بینی و احداث گشته اند. به گمان وی هیچگونه تغییری در نقشه هرم در حین عملیات ساختمانی و یا پس از انجام کار بوجود نیامده است. وی در مورد انگیزه پوشاندن هواکشها با صفحات ضخیم و احتمالاً فلزی که با کارآئی و ظرافت بسیاری تهیه و کار گذاشته شده است، با شگفتی یاد می کند.
«پرفسور بروشار»
پرفسور بروشار در پی مطالعه و بررسیهای گسترده خود در بارة اهرام. کتابی به نام «مسئله اهرام مصر» منتشر کرده است. به نظر وی از آنجا که راه وورد و خورج کانالها را بسته اند، نمی توان مطمئن بود که آنها در هرم گیزا نقش هواکش را دارا بوده اند.

«ویمان دیکسون»
به گفتة پرفسور پیازی اسمیت که در این کتاب بارها از وی سخن رفته است، کانالهای هواکش توسط شخصی به نام دیکسون کشف شده است. دیکسون هنگام بازدید از هرم گیزا با فرو بردن میله ای در شکافهای موجود در دیوارهای اضلاع شمالی و جنوبی متوجه حفره هائی درون دیوارها شد، بدین سان کانالهای هواکش با زوایای   و   و ابعادی برابر 22×22 سانتی متر نمایان شدند. دیکسون نیز انگیزه ای برای مسدود نمودن هواکشها ارائه نمی نماید. اکنون چنین به نظر می رسد که وجود کانالهای درون دیوارهای اتاق فرعون و اتاق ملکه همچنان موضوع بحث های پایان نیافتنی میان تاریخ نویسان و باستان شناسان خواهد بود.


«بارون دانگلور»
گزارشهای بارون دانگلور که به سال 1200 میلادی هنگام فرمانروائی صلاح‌الدین ایوبی بر مصر از اهرام بازدید نموده، در تاریخ مصر باستان از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. زیرا وی شخصاً شاهد و ناظر پیاده کردن سنگهای سرخ فام نمای هرم گیزا بوده است. وی ضمن اظهار تاآگاهی از چگونگی جنس ملات بکار رفته در سنگ چیتی ها از مهارت معماران سخن گفته و می افزاید، در شگفتم که چگونه هیچ فردی در این کشور توانائی خواندن و برگرداندن حروف هیروگلیف را ندارد؟
دانگلور ضمن برشمردن نام شماری از اهرام مصر می گوید، صلاح الدین ایوب فرمان انهدام اهرام آدامون و هرمس را نیز صادر نموده است. به گفتة وی اهران یاد شده که دو تن از پیامبران فرقه صبی در آنها آمرمیده اند، زیارتگاه پیروان فرقه مزبور بوده اند.

«فردریک لوئی نوردن»
برابر گزارشهای این پژوهشگر و تاریخ نویس اسکاندیناویائی، هرم گیزا در زمینهای کشاورزی واقع در امتداد کرانه هیا رود میل که کشور مصر را از فلات لیبی جدا می سازد بنا گشته است. وی می گوید:
رنگ سرخ فام سنگهای هرم تا بدانجا طبیعی به نظر می رسد که به دشواری رنگ آمیزی کردن آنها را می توان پذیرفت. نامبرده ضمن برشمردن مشکلات و دشواریهای عبور از راهروهای درونی هرم می گوید، در تالار فرعون (احتمالاً منظور نوردن اتاق فرعون است) صدای شبیک گلوله همانند تندری به گوش می رسد که باعث ایجاد هراس و وحشت شدیدی در شنونده می شود.
نوردن سپس چنین می افزاید، هوای درون اتاق فرعون تا بدانجا خفقان آور و نامطبوع است که در کمتر از چند دقیقه حالت سرگیجه و تهوع شدیدی به انسان دست می دهد. در این حال تنها راه گریز بالا رفتن تا رأس هرم و بهره گیری از هوای آزاد و دلپذیر دشت گیزا می باشد. به گفتة وی روی دیوارهای اتاق فرعون یادگارهای بجای مانده از افراد با ملیت های گوناگون و آئین های مختلف که در روزگاران گذشته از هرم بازدید کرده اند، بچشم می خوردند.
نوردن آن گاه با اشاره به نقل قول از رهبران و سران فرقه صربی و ,وبدان زرتشتی می گوید، پیروان آئین صبی در روزهای مذهبی خود با مشعل های افروحته و فروزان به زیارت اهران رفته و منظره ای بس بدیع و تماشایی بوجود می آورده اند. تاریخ نویس اسکاندیناویائی را با نقل قول از گفته های آندولوسی تاریخ نویس اسپانیائی اینگونه به پایان می برد:
- از نظام حکومتی مصر چنین برمی آید که سیستم طبقاتی به ویژه در میان جوامع اخترشناسان، معماران و پزشکان بشدت حکمفراست.
- از اهرام به عنوان آرامگاه تنها فراعنه و خاندان آنان و در برخی موارد دولتمردان و بزرگان کشور می توانسته اند، استفاده کنند.
- مأمون خلیفه عباسی پس از ناامیدی از راه یافتن به درون هرم گیزا به منظور کشف جواهرات و اشیاء گرانبها از دست یازیدن به دیگر اهرام خودداری نموده است.

«بنوآدومایه»
بنوآدومایه از سال 1962 تا 1807 میلادی با سمت کنسول فرانسه در مصر اقامت داشت. وی در شمار سیاستمدارانی بود که به تاریخ و معماری مصر باستان و به ویژه اهرام تا بدانجا دل بست، که به دنبال مطالعات پیگیر خود در این راستا به سال 1728 میلادی کتابی نیز به نام «تشریح فرهنگ مصر» منتشر نمود.
نامبرده شخصاً از درون هرم گیزا بازدید نموده و ضمن بر شمردن آشفتگی و نابسامانی در تالار نیاکان می افزاید، راههای ورود به تالار نیاکان با سنگهای بزرگی مسدود بوده است. به گفته وی تاراج کنندگان برای گشودن راههای ورودی به اتاق فرعون از آب گرم و ماشین آلات ویژه ای استفاده نموده اند. آنان همچنین تابوت فرعون را شکسته و حتی درپوش آن را نیز به یغما برده اند. تاراج گران پس از گشودن کانالهای هواکش به منظور ورود هوای تازه، امکان رد و بدل نمودن مواد غذایی را نیز فراهم نموده اند.
وی در پایان سخنانش این چنین می گوید:
طراحان اولیه هرم به منظور پیشگیری از دستبرد غارتگران، شمار 100 قطعه سنگ به ابعاد 2 متر مکعب و وزنی برابر 6 تن متریک آماده نموده بودند که هنگام نیاز بکار گرفته شوند. ولی از آنجا که تونل ورودی دارای سراشیبی برابر   می باشد، امکان جابجائی سنگها بیار بعید به نظر می رسد.
یادآوری می شود که جناب کنسول با دلبستگی فراوان به تاریخ مصر و خوی کاوشگر فرانسوی توانست وادر چاه 50 متری شده و تا ژرفای
40/43 متری نیز پیشرفت نماید. وی بدین گونه توانست چاه را که تا آن تاریخ با شن و ماسه و همچنین گل و لای پوشیده شده بود به روی بازدیدکنندگان بگشاید.

«ریشارد فوکل»
برابر گزارش فوکل که به سال 1737 از هرم بازدید نموده و گفته های وی نیز توسط پرفسور گریوز تأئید شده است، سنگ چین رده های بالائی هرم کامل نبوده و به گفتة دیگر ساختمامن هرم ناتمام به نظر می رسد. نامبرده شمار سنگ چین های ناپدید شده را 9 تا برآورد نموده و می افزایدت، شمار سنگ چین های هرم در مجموع میان 206 و 208 رده بوده اند. به گفته وی سنگها در رده های پائین ناهموار و خشن به نظر می رسند.
یادآوری می شود که دیگر پژوهشگران شمار سنگ چین ها را در مجموع 213 رده اعلام نموده اند.

«ویلیام گراف» و «عباس پاشا»
به گفتة ویلیان گراف و دکتر و دکتر عباس پاشا که شبی را در نزدیکی هرم بیتوته نموده و تا بامدادان بسر آورده اند، در ساعتهای 8 و 11 نور شگفت انگیزی بخش شمالی هرم مشاهده می شود که پس از ریدن به رأس هرم ناپدید می گردد. به گفتة آنان نور مشاهده شده در ساعت 11 شب آبی کم رنگ بوده است.
یکی از اعراب بادیه نشین تیز می گوید، این نور شباهت بسیاری به شهای ثاقب داشته است.
از پژوهشهای پیگیر دانشمندان در این راستا چنین برآمده است که این نور هر از چندگاهی در بخشهایی از کشور مصر مشاهده شده است.

بخش 2- هرم بزرگ گیزا از زبان تاریخ‌نویسان ایرانی تبار و عرب زبان
«ابوالفرج»
این تاریخ نویس و جهانگرد عرب زبان در گزارشهای خود به مصاحبه دنیس دوتلمه اسقف انطاکیه با مامون خلیفه عباسی اشاره می کند. این مصاحبه به سال 820 میلادی و هنگام بازدید مأمون از اهرام انجام پذیرفته و در آن سخن از درگیریهای قومی و مذهبی مصریان به میان آمده ولی متأسفانه از نتیجه گفتگوی آنان هیچ گونه آگاهی در دست نیست.

«مسعودی»
مسعودی تاریخ نویس و جهانگرد ایرانی تبار، زاده بغداد می باشدتا. وی به دنبال بازدیدی که به سال 956 میلادی از مصر و اهرام بعمل آورد، فرهنگستانی به نام «چمن زرین و معادنی از سنگهای گرانبها» منتشر نموده است.
مسعودی در کتاب خود به مصلحبه با مردی 130 ساله که دارای آگاهیهای گسترده و بسیار وسیعی در باره اهرام مصر بوده است، اشاره نموده و می گوید:
مرد کهنسال در پاسخ به این پرسش که چگونه کسی در این کشور توان خواندن و برگردان حروف هیروگلیف کنده شده در روی سنگهای نمای هرم گیزا را ندارد می گوید، متاسفاته دانشمندان و نوآوران حروف هیروگلیف زندگی را بدرود گفته و درگذشته اند.
وی سخنانش را اینگونه پی می گیرد، اکنون الفباء مصری با الفباء دیگر زبانهای رایج در کشور همانند عربی، عبری، کلدانی، آسوری و آرامیک (زبان رسمی دربار هخامنشی) درآمیخته و درنتیجه مصریان تا حدود بسیار زیادی زبان مادری خود را از یاد برده اند. مسعودی سپس می گوید، حروف کنده شده در روی سنگهای سرخ فام نمای هرم گیزا، نه تنها گویای رشته های گوناگون دانش بلکه بیانگر ویژگیهای فیزیکی و شیمیائی سنگهای فلزات نیز می باشند. در روی سنگها همچنین از اسرار علوم ماوراء الطبیعه و سحر و جادو نیز سخن گفته شده است.

«مارکیزی»
مارکیزی تاریخ نویس عرب زبان نیز به سال 1250 میلادی از مصر بازدید نموده است. وی همچون دیگر تاریخ نویسان عرب زبان بر این باور است که خئوپس با الهام از الهه خورشید فرمان ایجاد هرم گیزا را صادر نموده است. به گفته وی اهرام می سرینوس و کفرن در مجتمع اهرام سه گانه به فرمان برادر و فرزند خئوپس که پس از وی به قدرت رسیده اند، احداث گشته اند.
ماکریزی پس از برشمردن گوشه ای از طراحی و ساختمان هرم گیزا می‌گوید، نخستین سنگ بنای هرم به دست فرعون خئوپس نهاده شد. این سنگ با میله ای که در میان آن ایجاد کرده بودند، می توانست سنگهای بعدی را یکی پس از دیگری مهار و پایدار نگاهدارد. به گفته وی جشنهای پایانی ساختمان هرم گیزا که همزمان بتا رنگ آمیزی سنگهای نما بوده است، با شرکت فراگیر و گسترده شهروندان مصری همراه و پایان یافته است.
ماکریزی در گزارشهای خود به پیاده نمودن سنگهای نمای هرم بزرگ گیزا به دستور صلاح الدین ایوب فروانروای مصر اشاره نموده و می گوید، سنگها را در ساختمانهای مساجد، پلها، سربازخانه ها و دیگر اماکن همگانی بکار برده، حتی در پاره ای موارد آنها را برای آراستن و پیراستن منازل مسکونی اشراف و زورمندان قاهره نیز استفاده نموده اند. به گفته وی در روی سنگهای سرخ فام نما نه تنها اصول علوم اخترشناسی، ریاضی و هندسه نقش بسته بوده، بلکه نقشه برخی از گروه ستارگان و محتمع آنها نیز منقوش بوده است. ماکریزی در پایان این چنین می گوید، به گفته مصریان حتی نام پاره ای از گیاهان شفابخش و ادویه جاتی که کاربرد داروئی و درمانی داشته اند نیز درروی سنگهای سرخ فام منقوش بوده است.

«علی ابن راوندی»
این دانشمند و پزشک ایرانی تبار در دوران سلاجقه از مصر و اهرام بازدید نموده است. وی می گوید:
پس از سالهای اندیشه و بررسی در باره ساختمان هرم گیزا، یا بزرگترین هرم از اهرام سه گانه مصر به این نتیجه دست یافتم، که طراحان و معماارن هرم در آن روزگاران در رشته اخترشناسی، ریاضی، هندسه و معماری از دانش و کارائی بسیار بالائی برخوردار بوده اند. ظرافت و مهارت در سنگ چینی های هرم و همچنین در بالا بردن سنگهائی آنچنان عظیم و بزرگ هر انسانی را ضمن تحسین و سنایش دچار حیرت و شگفتی نیز می کند.
به گفتة این راوندی چهار مثلث متساوی الساقینی که در قاعده هرم با یکدیگر برابر ئ با زوایا و شیب مشترک در رأس هرم به یکدیگر پیوند می یابند، نشاندهندة نهایت مهارت و کارآئی معماران، مهندسین و سازندگان هرم باشد. به گفتة وی سطح نصف النهار اصلی که دربرگیرنده رأس و مرکز گرانی هرم نیز می باشد، موازی با اضلاع قاعده مثلث های سطوح شرقی و غربی هرم است. اضلاع قاعده مثلث‌های سطوح شمالی و جنوبی نیز عمود بر سطح نصف النهار هرم می باشند.
این راوندی سپس می افزاید، طول هر یک از اضلاع قاعده هرم تقریباً برابر 500 کوبیت سیاه بوده و طول خط عمود از رأس هرم بر میان قاعده های هر یک از مثلث های سطوح چهارگانه یا آپوتمها نیز برابر 470 کوبیته می‌باشند. وی سخنانش را اینگونه به پایان برد:
چنانچه سنگ چینی های هرم تا رده های پایان یاضافه می یابفت، یا به گفتة دیگر ساختمان هرم ناتمام مانده بود، طول هر یک از آپوتمها برابر 500 کوبیت می بودند.
یادآوری می شود در بارة واحد کوبیت و دیگر واحدهای طول مصر باستان در جای خود سخن گفته ایم.


«عبداللطیف»
عبداللطیف تاریخ نویس عرب زبان در گزارشهای خود هنگام بازدید از مصر با شگفتی و به تفصیل از ساختمان هرم گیزا سخن گفته است. وی ضمن ستایش از هنر معماری و مهندسی در مصر باستان به پیشرفته علوم اخترشناسی و ریاضی در آن کشور اشاره نموده و می افزاید:
طراحان و سازندگان اهران به هیچ تردیدی بنا به انگیزه هیا علمی و فنی شکل هرم را برای این بناهای جاودان برگزیده اند. آنان همچنین ضمن درنظر گرفتن تمامی قوانین ریاضی، فیزیک، مهندسی و اخترشناسی رعایت ظرافت و دقت در سنگ‌چینی ها را نیز از یاد نبرده اند. وی در پایان به بیان گوشه ای از تشکیلات درون هرم و سردابها پرداخته و ضمن اظهار تأسف از حفره ای که به فرمان خلیفه مامون در هرم ایجاد گردیده است، از این حفره نام می برد.

«ابن ندیم»
این تاریخ نویس و جهانگرد ایرانی تبار، بدون نام بردن از هرمی که مورد بازدید وی قرار گرفته است می گوید:
هنگام بازدید از اهرام به اجساد مومیائی شده یک مرد و یک زن برخورد نمودم. روبروی جسد مرد، تندیس مردی در حالی که نوشتاری زرین در دست داشت مشاهده می شد. روبروی جسد زن نیز تندیس زنی را به گونه ای که نوشتاری با خطوط زرین در دستی و آئینه ای نیز در دست دیگری داشت قرار داده بودند.

«عبدالله محمد ابن عبدالرحیم»
این تاریخ نویس و جهانگرد نیز شمن برشمردن گوشه ای از تشکیلات درونی هرم گیزا و اظهار تاسف از حفره ای که به دستور مامون خلیفه عباسی در بدنه هرم ایجاد گشته است می گوید:
در یکی از هرمهائی که در کرانه غربی رود نیل احداث شده اند، چاهی ژرف را مشاهده نمودم. این چاه در انتها به وسیله چهار کانال یا راهرو به چهار سرداب راه داشت. در این سردابها اجساد مومیائی شده بسیاری که تمامی دارای بافت ها و گیسوان سالمی بودند، مشاهده نمودم. در میان اجساد، جسدی با کلاه زرین و جواهرنشان قرار داشت که در یک سوی کلاه وی یاقوتی همانند تخم مرغ می درخشید و در یک سوی سینه جسد نیز شمشیری جواهر نشان آویخته بوده. وی در پایان چنین می گوید، در سرداب دیگری نیز تندیسی به رنگ سبز (احتمالاً منظور سنگ یشم می‌باشد) مشاهده نمودم. تندیسها و اجساد یاد شده هم اکنون در موزه قاهره می باشند. ولی از چگونگی و زمان حابجائی آنها و همچنین نام هرمی که تندیسها و اجساد در آن کسف شده اند، هیچ گونه آگاهی در دست نمی باشد.

«قاضی ابوعبدالله محمد ابن سلامت»
محمد اغبن سلامت تاریخ نویس و جهانگرد ایرانی تبار می گوید:
هنگام بازدید از یک از اهرام به سنگ نوشته ای که از درون گورها به دست آمده بود برخوردیم. وای با تمام تلاشی که بکار رفت، برگردان و تعبیر و تفسیر حورف آن میسر نشد. سرانجام پارسای کهنسالی را یافتیم که با کوشش پیگیر خود توانست حروف سنگ نوشته را به شرح زیر برگردان نماید.
تندبادی دهشتناک، سیلی خانمان برانداز و یا آتش سوزی موهشی که تمامی موجودات کره زمین را نابود خواهد کرد. وی سپس می افزاید، در یکی از اتاقهای این هرم نیز سه قطعه سنگ بزرگ که روی هر یک جسد مومیائی شده قرار داشت مشاهده نمودم. اجساد هر یک پوشش بلندی در بر داشته و نوشتاری همانند طومار در دستشان بود. متن طومارها با الفبایی نامفهوم و ناآشنا نوشته شده بودند. در اتاق دیگری که محل نگهداری جنگ افزارهائی همانند شمشیر بوده است، نیز تندیسی از سنگ مرمر با لباس گرانبها و آراسته به زر و جواهرات قرار داشت که یاقوتی همانند تخم مرغ نیز زینت بخش کلاه آن بوده است. 

«ابن خوارجی»
این تاریخ نویس و جهانگرد، ضمن برشمردن شکوه و زیبائی هرم گیزا، با شگفتی از شیوة سنگ چینی هرم و ملات آبی رنگ آن سخن گفته و می افزاید:
چنانچه مطالب نامفهوم نقش بسته در روی سنگهای نما را پس از برگردان و تفسیر برروی برگهای کاغذ پیاده کنیم، دربرگیرندة 000/100 برگ خواهد بود. وی در کزارش خود می گوید:
آدامون و هرمس دو تن از پیامبران فرقه صبی یا ستاره پرستان می باشند و هر یک از آنان در هرمی به نام خود آرمیده اند. به گفتة وی این اهرام نه تنها زیارتگاه پیروان آئین صبی می باشند، بلکه نزد تمامی شهروندان مصری از احترام ویژه ای برخوردار بوده اند. وی سپس می افزاید، به سال 1196 میلادی هنگامی که سلطان عزیز عثمان این علاح الدین ایوب بر مصر حکمفرمائی می کرد، به تحریک و وسوسه درباریان چاپلوس و فرصت طلب فرمان انهدام اهارم هرمس و آدامون را صادر کرد.
خوشبختانه علی رغم صرف هزینه هیا سرسام آور، به انگیزة پایداری و مقاومت ساختمان، عمل گروه تخریب با شکست روبرو شد و این آثار گرانبهای باستانی و یادگارهای جاودانه بشری همچنان برجای ماندند. گفتنی است هم اکنون توده هائی از سنگ های بجای مانده از این عمل نابخردانه در کنار اهرام مشاهده می شوند.

«ابوریحان بیرونی»
ابوریحان بریونی تاریخ نویس و جهانگرد ایرانی تبار ضمن نام بردن از گروهی از زرتشتیان یا به گفتة اعراب مجوس می گوید:
گروهی از پیروان آئین زرتشت که در کشور سوریه اقامت داشتند، بات پیش بینی رویداد سیل بنیان کنی در کشورشان منازل خود را رها نموده و به کشور مصر پناهنده شدند، بدین سان از خطر نابودی حتمی نجات یافتند.
شایان توجه است که به گفتة برخی از ساکنین نزدیک اهرام در دشت گیزا، دامنة سیل تا بدانجا گسترده بود که سراسر کشور مصر را آب فرا گرفته بوده است، به گونه ای که نیاکان آنان حتی تا سده های پیشین نیز آثار خط فرورفتگی اهرام در آب یا «دلغ آب» را در نزدیکی رأس هرم مشاهده می نموده اند.
یادآوری می شود که خط آب گرفتگی یا «داغ آب» با سپری شدن زمان محو و ناپدید گردیده و هم اکنون نشانه ای از آن مشاهده نمی شود.
این تاریخ نویس و جهانگرد در کزارش خود گوشه ای از ابعاد گوناگون هرم را برشمرده و ضمن نام بردن از تندیسی که توسط یکی از کارگران گروه حفار خلیفه مامون به دست آنده است می گوید:
این تندیس آراسته به زر و سنگهای گرانبهائی بوده و در سیته تندیس نیز شمشیری جواهرنشان و بر تارکش نیز یاقوتی همانند تخم‌مرغ می‌درخشیده است.

«گالیله» از هرم گیزا چه می گوید:
به گفته گالیله هرم گیزا کتاب طبیعت است در زبان ریاضی.
برای معرفی گالیله که واژه ها توان شناسانیدن او را نداشته و قلم و بیان از تشریح مقام علمی وی بازمی ایستاد نیازی به یاری گرفتن از کلمات نیست. ولی نویسنده را دریغ آمد که گوشه ای ولو بسیار کوتاه از زندگینامه و مقام والای علمی او برای آگاهی و اطلاع خوانندگان جوان و گرامی خود بازگو نکند.
گالیله اخترشناس و فیزیکدان ایتالیائی به سال 1564 میلادی، 3 روز پس از درگذشت «میکلانژ» هترمند برآوراة جهانی در شهر پیزا چشم به جهان گشود.
تو گوئی طبیعت آگاهانه یا ناآگاهانه با زاده شدن این نوزاد می خواست اندوه از دست دادن میکلانژ را جبران نماید.
پدر گالیله که خود ریاضیدان نامداری بود در این اندیشه که فرزندش پزشک پرآوازه ای شود، گالیله را بریا گزینش رشته پزشکی تحت فشار قرار می داد. زیرا در آن روزگاران نیز همانند امروز پزشکان زندگانی بسیار مرفهی داشته و درآمد آنان در جامعه تا سی برابر ریاضیدانان بود. ولی با تمامی تلاش و کوشش پدر، گالیله پند وی را نپذیرفت و سرانجام در رشته ای که به آن دل بسته بود گام نهاد و وارد جهان اخترشناسی، مکانیک و فیزیک شد. گالیله پس از پیمودن پلکان ترقی و آوازة به مرتبه والائی که می دانیم و جهان می شناسد دست یافت. گالیله با اختراع تلسکوپ ویژه خود دیدگان جهانیان را به دنیاهای دوردست و ناشناخته گشود. ولی خود متاسفانه در سالهای پایانی زندگی در نابینائی و در نهایت تهیدستی به سال 1642 میلادی زندگی را بدرود گفت.
هنگامی که شاگردانش از درون تلسکوپ اختراعی وی نوید کشف قمر دیگری را در کره مشتری به او دادند، وی گفت دوستان «من نیز هم اکنون با دیدگان معنوی خود نظاره گر این قمر می باشم».

نظرات 2 + ارسال نظر
ترانه 1390/04/07 ساعت 08:05 ب.ظ

مرسی عالی بود

طناز 1390/07/20 ساعت 04:09 ب.ظ http://shahre-barani.mihanblog.com/

مرسی عالی بود خیلی کمک کرد

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد